نهایه الارب

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] نهایه الارب (ابهام زدایی). نهایة الارب ممکن است عنوان برای کتاب های ذیل باشد: • نهایة الأرب فی معرفة أنساب العرب ، در علم تبارشناسی در معرفی نسب عرب ، اثر ارزشمند احمد بن عبدالله قلقشندی• نهایة الارب فی فنون الادب، فرهنگ نامه یا دائرة المعارفی جامع از تمامی علوم و معارف اسلامی و فرهنگ عصر خویش• نهایه الارب فی اخبار الفرس و العرب، مؤلف ناشناس و تصحیح محمدتقی دانش پژوه
...

پیشنهاد کاربران

کتاب ( ( نهایه الارب فى معرفه إنساب العرب ) ) در علم تبارشناسى در معرفى نسب عرب، اثر ارزشمند احمد بن عبدالله قلقشندى ( 756ق / 1355م ـ 821 ق / 1418م ) است. او فقیه، نسابه، ادیب و شاعر بود و در سن بیست و یک سالگى به مقام اجازه فتوا و تدریس فقه شافعى نایل شد و بعدها با پیوستن به دیوان انشإ، کتاب ( ( صبح الاعشى فى کتابه الانشإ ) ) را به خامه کشید و در کنار این دو اثر ادبى و انسابى در سایر علوم نیز کتاب هایى بنگاشت.
...
[مشاهده متن کامل]

علم نسب شناسى از دیر باز مورد توجه مسلمانان بوده و یکى از حوزه هاى تاریخ نگارى است. نسب شناسان و مورخان پیوسته به آن پرداخته و از خامه آنان هر بار کتاب هاى مبسوط و مختصرى به بار مى نشست. قلقشندى از زمره ایشان است و کتاب ( ( نهایه الارب فى معرفه إنساب العرب ) ) از جمله منابع مهم و مختصر در موضوع خود است.
مقاله حاضر با اشاره به نکاتى براى آشنایى با کتاب مذکور در پنج قسمت به معرفى مولف، آشنایى با بخش ها و فصول کتاب، بررسى امتیازات، ویژگى ها و محاسن و احیانا کاستى هاى آن، بررسى منابع کتاب و در پایان به بررسى روش کار محقق و مصحح آن پرداخته است.
این کتاب در یک جلد و در قطع وزیرى و در 484 صفحه به چاپ رسیده و متن کتاب بالغ بر 435 صفحه است و حدود 50 صفحه آن اضافات و فهارس است.
آشنایى با قلقشندى
ابوالعباس احمدبن ( 2 ) على بن ( 3 ) احمدبن عبدالله بن ( 4 ) جمال بن ابى یمن قلقشندى یا ( قرقشندى ) ( 5 ) ( 756ق / 1355م ـ 821 ق / 1418م ) ( 6 ) اهل قاهره و بر مذهب شافعى است، شاعر، فقیه، نسب شناس و از ادباى قرن هشتم و نهم هجرى مى باشد. او در قلقشنده ( یا قرقشنده ) یکى از دیه هاى قلیوبیه در سه فرسخى قاهره، به دنیا آمد. ( 7 ) در قاهره پرورش یافت و در سن 65 سالگى، در روز شنبه ( یا شب شنبه ) دهم جمادى الاخر 821ق بدرود حیات گفت. ( 8 )
احمد از خانواده علم و ادب بود در میان اجداد و فرزندان او علماى بزرگى ظهور کردند. ( 9 ) نسب وى به بنى بدربن فزاره بن قیس عیلان مى رسد. ( 10 ) فرزندان فزاره در ایام فتوحات اسلامى و بعد از آن به مصر آمدند و بخشى از زمام امور آن مناطق را به دست گرفتند. او نیز در دوران خود به نیابت حکومت رسید. ( 11 ) قبل از سال 778ق به شهر اسکندریه رفت و بعد از مدتى اقامت، در سن 21 سالگى، استادش سراج الدین ابوحفص عمربن ابى الحسن مشهور به ( ( ابن الملقن ) ) به وى اجازه فتوا و تدریس فقه شافعى داد و نیز اجازه روایت تمام آثار خویش و روایت کتب صحاح و مسانید و غیره را به شرط آن که نزد اهلش روایت کند، براى او صادر کرد. ( 12 ) در سال 791ق به دیوان ( ( انشإ ) ) در دربار سلاطین مصر پیوست ( 13 ) و در همین زمان بود که اثر وزین خود ( ( صبح الاعشى فى کتابه الانشإ ) ) ( 14 ) را نگاشت. قلقشندى آثار متعددى در علوم مختلف از خود به یادگار گذاشت که عبارتند از: تإلیفات:
1ـ ( ( صبح الاعشى فى کتابه الانشإ ) ) در 14 جلد که بهترین اثر اوست، و در آن از تاریخ، ادب، حکایات، وصف شهرها و مملکت ها و. . . سخن به میان آمده است. تمام مطالب کتاب به موضوع کتابت و انشا اختصاص دارد و یک باب آن در علم خط مى باشد.
2ـ ( ( ضوء الصبح المسفر و جنى الدوح المثمر ) ) که خلاصه صبح الاعشى است.
3ـ ( ( الغیوث الهوامع فى شرح جامع المختصرات و مختصرات الجوامع ) ) که در فقه شافعى است.
4ـ ( ( نهایه الارب فى معرفه انساب العرب. ) ) ( 15 ) که مقاله حاضر به معرفى آن مى پردازد.
5ـ ( ( قلائد النجمان فى قبائل العربان ) ) ( 16 ) کتابى است در تبارشناسى عرب که آن را براى ابى الجود ( ( بقربن راشد ) ) رئیس عرب ها، در سرزمین هاى شرقى و غربى نوشته است. ( 17 )
6ـ ( ( مآثر الانافه فى معالم الخلافه ) ) در سه جلد با تصحیح عبدالستار احمد فراج در بیروت توسط عالم الکتب به چاپ رسیده است. این اثر آخرین تإلیف اوست و حتى از حوادث 818 نیز در آن یاد شده است. موضوع آن تاریخ دولت و خلافت و تاریخ سیاسى اسلام است و مباحثى کلى در باره خلافت و تاریخ خلفا در ادوار مختلف در بر دارد.
7ـ ( ( حلیه الفضل وزینه الکرم فى مفاخره بین السیف و القلم ) ) . ( 18 )
8ـ قصیده اى در مدح پیامبر ( ص ) ، که همراه کتاب ( ( سبل الرشاد ) ) شیخ احمد دمنهورى در اسکندریه چاپ شده است. ( 19 )
گزارشى از کتاب ( ( نهایه الارب فى معرفه انساب العرب ) )
مولف در خطبه کتاب پس از حمد و ثناى خداوند مى گوید: این کتاب را براى ابوالمحاسن یوسف عثمانى به رشته تحریر درآورده است و طبق رسم آن روز، اثر خود را به شیوه اى بسیار زیبا، در مدح و ثناى مخدوم خود شروع مى کند؛
. . . و کان المعز الاشرف العالى المولوى الامیر الکبیرى النصیرى الزعیمى النظامى المدبرى المشیرى الاصیلى الکفیلى العزیزى ( ابى المحاسن یوسف العثمانى الاموى القرشى ) عزیز المملکه المصریه و سفیرها، و مدیر الممالک الاسلامیه و مشیرها و. . . . ( 20 )
پس از دعا و ثنا و ذکر فضائل و محسنات وى، چند بیت شعر آورده و در یکى از آن ها مى گوید:
( ( و ان امور الملک اضحى مدارهاعلیه کما دارت على قطبها الرحى ) ) ( 21 )
آنگاه کتاب خود را چنین معرفى مى کند: در این کتاب تمام قبایل عرب را نیاوردم، زیرا غیر ممکن بود ولى از همه قبیله ها آن چه مقدور بود بیان شد. در اصل نسب و ریشه قبایل به طور کامل کوشیدم و آن را ( ( نهایه الارب فى معرفه انساب العرب ) ) ( 22 ) نامیدم و در سه بخش: مقدمه، مقصد و خاتمه نگاشتم. سپس فهرستى اجمالى از عناوین و فصل هاى هر بخش را همان گونه که در کتاب آمده، آورده است. ( 23 )
بخش اول
مقدمه کتاب در پنج فصل آمده است:
فصل اول:
مولف در این فصل به مزایاى آشنایى با انساب عرب مى پردازد و مى نویسد: دانش تبارشناسى علمى است مطلوب و مورد پسند مردم. علاوه بر آن احکام شرعى نیز بر آن بار شده و تعالیم اسلام در جاهاى مختلف به آن توجه کرده است. چنان که دانش تبارشناسى، پیامبر ( ص ) را قرشى و هاشمى معرفى مى کند که در مکه متولد شد و به مدینه هجرت کرد. . . و نیز شناخت انسان ها و اجتناب از نسبت دادن کسى به غیر پ . . .

بپرس