(مصدر ) ۱- گرسنه ماندن گرسنگی کشیدن : (( ... کار بدرجه ای بکشید که نیز هیچ نخورد و روزها بر آمد و نهار کرد و اطبائ در معالجت او عاجز آمدند . ) ) ۲ - ناشتا شکستن : (( گر همچو صبح صاف بود اشتهای تو با قرص آفتاب توانی نهار کرد . ) ) ( مخلص کاشی آنند . )
پیشنهاد کاربران
نهار کردن ؛ ناشتائی خوردن. نهار شکستن : گر همچو صبح صاف بود اشتهای تو با قرص آفتاب توانی نهار کرد. مخلص کاشی ( از آنندراج ) .