نهادی
/nahAdi/
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
مترادف ها
مشخصه، خاص، نهادی، نهادین، خیمی
ساده، ذاتی، بدیهی، دیوانه، طبیعی، نهادی، عادی، خلقی، جبلی، قهری، فطری، غریزی، سرشتی، استعداد ذاتی
ذاتی، نهادی، موروثی، درون زاد، جبلی، فطری
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
زاستاری یا نهادی: برابر پارسی نچرال natural الطبیعی.