نه چیز. [ ن َ ] ( ص مرکب ، اِ مرکب ) مقابل چیز. ( یادداشت مؤلف ). لاشی ٔ. عدم. ناچیز : همان کز نه چیز آفریده ست چیزز چیز ار کند چیز نشگفت نیز.اسدی.