ننگنامی. [ ن َ ] ( حامص مرکب ) بدنامی. سوء شهرت. ( فرهنگ فارسی معین ) : و چنین ننگنامی او در اشیاع ماند. ( معارف بهاء ولد ص 49 از فرهنگ فارسی معین ).