دیکشنری
مترجم
بپرس
نمیمی
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
نمیمی. [ ن َ ] ( اِ ) مأخوذ از تازی ، افترا. غیبت. خوشامد. ریشخند. ( ناظم الاطباء ).
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک