نمیق

لغت نامه دهخدا

نمیق. [ ن َ ] ( ع ص ) نوشته شده. || نقش شده. ( فرهنگ فارسی معین ). رجوع به نمیقة شود.

فرهنگ معین

(نَ ) [ ع . ] (ص . ) ۱ - نوشته (شده ). ۲ - نقش شده .

پیشنهاد کاربران

بپرس