نمک پراکندن. [ ن َ م َ پ َ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) نمک پاشیدن. نمک افشاندن : خلقی به تیغ غمزه خون خوار و لعل لب مجروح می کنی و نمک می پراکنی.سعدی.ریش فرهاد بهترک بودی گر نه شیرین نمک پراکندی.سعدی.