نمک افکندن. [ ن َ م َ اَ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) نمک ریختن. نمک پاشیدن. نمک زدن : اگر سرمایه خونابه کم شددلا زآن لب نمک بر ریش افکن.کلیم ( از آنندراج ).و رجوع به نمک برافکندن شود.