نمودش

لغت نامه دهخدا

نمودش. [ ن َ دِ] ( اِ ) نمودج. ( ناظم الاطباء ). رجوع به نمودج شود.

فرهنگ فارسی

نمودج ٠

فرهنگستان زبان و ادب

[رایانه و فنّاوری اطلاعات] ← نمودار داده شار

پیشنهاد کاربران

میشه نشان داد به او
توی فارسی هفتم درس هفت به معنی “به نظرش امد” میشه
پیداکرد
به نظراش آمد
پیدا کردن چیزی یا شیئی

پیدا کرد

بپرس