نمودار

/nemudAr/

مترادف نمودار: جدول، دیاگرام، طرح، منحنی، نقشه، نمونه، آشکار، پدیدار، پیدا، ظاهر، مشهود، نمایان، هویدا، سند، شاهد، علامت، نماد، نماینده

معنی انگلیسی:
graph, chart, [adj.] apparent, visible, [n.] graph, barometer, diagram, outward, schema, scheme, testament

لغت نامه دهخدا

نمودار. [ ن ُ / ن ِ ] ( نف ) نمایان. مرئی. ( برهان قاطع ). مشهود. ( فرهنگ فارسی معین ). پیدا. ظاهر. آشکار. ( انجمن آرا ) پدیدار. هویدا. تابان. ( ناظم الاطباء ). چیزی که در نظر نماید. ( از رشیدی ) :
نموداری که از مه تا به ماهی است
طلسمی بر سر گنج الهی است.
نظامی.
در هرچه بنگرم تو نمودار بوده ای
ای نانموده رخ تو چه بسیار بوده ای.
اوحدی ( انجمن آرا ).
و نیز رجوع به نمودار شدن و نمودار کردن شود. || شاخص. برجسته. مشخص. نمایان : و این دولت تا قیامت ، سردار و نمودار دولت ها باد. ( راحة الصدور ). || معروف. مشهور. ( ناظم الاطباء ) ( فرهنگ فارسی معین ). || نماینده. نشان دهنده. معلن. مظهر. ( یادداشت مؤلف ) :
ای نمودار معجزات مسیح
ای سزاوار پیشگاه قباد.
فرخی.
شجاعت را دل پاکش مثال است
سخاوت را کف رادش نمودار.
عنصری.
نمودار اکسیر پنهانیم
ببینید در صبح پیشانیم.
نظامی.
به تسلیم او چون مسلم شوی
نمودار سرّ دو عالم شوی.
نزاری.
|| ( اِ ) راهنما. سرمشق. ( فرهنگ فارسی معین ). رهبر. ( از انجمن آرا ) : و تجارب متقدمان را نمودار عادت خویش گرداند. ( کلیله و دمنه ). آن را نمودار سیاست خواص و عوام ساخت. ( کلیله و دمنه ). و شاوروهن و خالفوهن دستور اعتبار ونمودار اختبار باید ساخت. ( سندبادنامه ص 112 ).
مددکارفکر شبانروز من
نمودار طبع نوآموز من.
نزاری.
|| نمایش. ( ناظم الاطباء ). || نقش و صورتی که پدید آرند. ( یادداشت مؤلف ) :
جام جهان نمای دم توست و شاه را
اندر جهان نظر به نمودار جام توست.
سوزنی.
|| دلیل. ( برهان قاطع ) ( جهانگیری ) ( انجمن آرا ) ( ناظم الاطباء ) ( فرهنگ فارسی معین ). برهان. ( برهان قاطع ) ( ناظم الاطباء ) ( فرهنگ فارسی معین ). شاهد. حجت. ( فرهنگ فارسی معین ). بیّنه. گواه. ( یادداشت مؤلف ) :
نمودار گفتار من ، من بسم
بر این داستان عبرت هر کسم.
فردوسی.
خدا را گرچه عبرت هاست بسیار
قیامت را بس این عبرت نمودار.
نظامی.
و دلیلی از این روشن تر و نموداری از این معین تر تواند بود؟ ( جهانگشای جوینی ). || نشان. علامت. ( ناظم الاطباء ) ( فرهنگ فارسی معین ). نشانه. ( فرهنگ فارسی معین ) : مرایاد می داد از آن خواب که به زمین داور دیده بود که جده تو نیکو تعبیر کرد و راست آمد و من خدمت کردم وگفتم این نموداری است از آن که خداوند دید. ( تاریخ بیهقی ).بیشتر بخوانید ...

فرهنگ فارسی

ظاهر، نمایان، آشکار، مانند، نظیر، نشان، علامت
۱ - ( صفت ) هویدا آشکار.۲- مرئیمشهود. ۳- معروفمشهور.۴- (اسم ) مقداری کم و جزیی از چیزی که دال بر بسیار و کلی باشد نمونه : نموداری که از مه تا بماهی است طلسمی بر سر گنج الهی است . ( نظامی .گنجینه ص ۵ ) ۱۵۸ - نشان نشانه علامت . ۶ - نقشه . ۷ - کارنامه .۸ - دلیلبرهانحجت . ۹ - راهنما سرمشق : جهانیان را مقرر است که بدیهه رای و اول فکرت شاهانشاه دنیا... نمودار عقل کل و راهبر روح قدس است ... ۱٠ - جدول معرف چیزی : و اشارات و مواعظ آن را فهرست مصالح دین و دنیا و نمودار سیاست خواص و عوام شناخت ... ۱۱ - جدولی که صعود و نزول تعداد محصول مصنوع وارادتصادرات و غیره را با ترسیم خطوط نشان دهدگرافیک .۱۲ - مثال شاهد. ۱۳- طریق امتحان و تحقیق درجه طالع مانند [ نمودار بطلمیوس ] و [ نموداروالیس ] جمع :نمودارات .

فرهنگ معین

(نُ یا نَ ) [ په . ] ۱ - (ص فا. ) پدیدار، هویدا. ۲ - (اِ. ) جدولی که مقدار صعود و نزول چیزی را نشان دهد.

فرهنگ عمید

۱. ظاهر، نمایان، آشکار.
۲. مانند، نظیر.
۳. نشان، علامت.
۴. (ریاضی ) خطی که میزان بالا وپایین رفتن تعداد یا مقدار محصولات یا درآمدها و چیزهای دیگر را نشان می دهد. برای ترسیم این خط جدول شطرنج مانندی بر صفحۀ کاغذ رسم و میزان تغییر مقدار را با پایین بردن یا بالا بردن آن خط نشان می دهند.

فرهنگستان زبان و ادب

{profile , graph-chart, graph} [روان شناسی] نگاره ای که در آن نمره های یک فرد یا گروهی از افراد در آزمون های مختلف بازنمایی میشود

دانشنامه عمومی

نِمودار یا دیاگرام ( به انگلیسی: Diagram ) ، نمایش نمادین دوبعدی هندسی اطلاعات بر پایهٔ برخی فنون تجسمی است. در واقع به نمایش بصری مفاهیم، ایده ها، ساختارها، روابط، داده های آماری و غیره به گونه ای ساده و شکل یافته نمودار می گویند. از نمودارها برای ساده کردن و ملموس کردن موضوعات گوناگون استفاده می شود.
گونه های اساسی نمودار عبارت اند از:
نمودار میله ای
نمودار درختی
گراف ( طرح هندسی )
ماتریس
شبکه
رَوَندنما ( فلوچارت )
• دایره ای
نمونه هایی از نمودارهای ویژه:
بافت نگار
دستورنگار ( نوموگرام )
فرایند
• نمودار هاسه
• نمودار ایشیکاوا
• نمودارهای منطقی یا مفهومی:
• نمودارهای کمی:
• نمودارهای طرح واره ای:
عکس نمودار
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی

نمودار (graph)
تصویری نشان دهندۀ رابطۀ دو یا چند متغیر ریاضی یا دسته هایی از داده های عددی، از جمله داده های آماری. برای رسم نموداری که رابطۀ دو متغیر را نمایش می دهد، معمولاً دو خط عمود برهم، به نام محور، رسم می کنند که نقطۀ تقاطع آن ها مبدأ نام دارد. با در نظر گرفتن مبدأ به منزلۀ نقطۀ صفر، مقادیر دو متغیر، مثلاً مسافت و زمان برای شیء متحرک، را به صورت نقاطی روی دو محور مشخص می کنند. سپس، برای نمایش هر جفت از مقادیر متناظر با دو متغیر، مثلاً مسافت معین و زمان صرف شده برای آن، عمودهایی بر دو محور رسم می کنند. نقطۀ تقاطع دو عمود نشان دهندۀ آن جفت از مقادیر است. آن گاه، این نقطه ها را با منحنی همواری به هم وصل می کنند تا نمودار به دست آید. معمولاً محور افقی را محورx و محور قائم را محورy می نامند. در این صورت، نمودار در دستگاه مختصات دکارتی رسم شده است. مختصات دکارتی هر نقطه مؤلفه هایی اند که مکان نقطه را برحسب فاصله های عمودی آن از دو یا چند محور یا خط مرجع تعیین می کنند. برای صفحه ای که با دو محور تعریف می شود، مختصات هر نقطه برحسب فواصل عمودی آن از محورy و محورx و به صورت (x,y) بیان می شود. مثلاً نقطه ای مانند p که به فاصلۀ سه واحد از محورy و چهار واحد از محورx قرار دارد، دارای مختصات (۴,۳) است. مختصات دکارتی را می توان به ابعاد بالاتر نیز تعمیم داد. مثلاً در فضای سه بعدی، سه محورx وy وz وجود دارد و مختصات نقاط به صورت سه تایی های (x,y,z) اند. نمودار معادلۀ دومتغیره در صفحه، منحنی ای شامل همۀ نقاطی است که مختصاتشان در آن معادله صدق می کنند و شامل نقطۀ دیگری نیست. خط راست نمودار معادله ای خطی به شکل کلی y=mx+c است کهm شیب خط، وc عرض از مبدأ یا مقدارy در نقطۀ تقاطع خط با محورy در دستگاه مختصات دکارتی است. نمودار معادلۀ دومتغیره در فضا استوانه، و نمودار معادلۀ سه متغیره رویه ای شامل همۀ نقاطی است که مختصاتشان در آن معادله صدق می کنند و شامل نقطۀ دیگری نیست. نمودار تابعf مجموعۀ همۀ نقاطی است که مختصاتشان جفت های مرتب ((f (x و x)اند. گاهی نمودارهای ریاضی در مختصات قطبی رسم می شوند. سراشپون بافت نگار (بافت نما) نوعی نمودار است که در آمار برای نمایش فراوانی یا فراوانی نسبیِ داده ها به کار می رود. برای رسم بافت نگار، پس از رده بندی داده ها، رده ها را روی محور افقی و فراوانی ها را روی محور قائم مشخص می کنند. سپس، مستطیل هایی روی رده ها ساخته می شود که مساحت آن ها، و نه ارتفاع آن ها به صورتی که در نمودار میله ای به کار می روند، متناسب با فراوانی رده هاست. بین مستطیل ها فاصله ای گذاشته نمی شود. نمودار میله ای نوعی دیگر از نمودار است که معمولاً در آمار و برای نمایش فراوانی ها به کار می رود. این نمودار متشکل از تعدادی مستطیل موازی است که ارتفاع آن ها متناسب با فراوانی داده هاست. این نمودار وقتی به کار می رود که داده ها گسسته باشند.

مترادف ها

diagram (صفت)
نمودار

فارسی به عربی

تخطیط , رسم بیانی , مخطط

پیشنهاد کاربران

بپرس