نمو یافتن. [ ن ُ م ُوو / م ُوْ ت َ ] ( مص مرکب ) رشد کردن. بالیدن. برآمدن. بالا آمدن. پرورش یافتن : این بزرگ در حجر تربیت پدر نشو و نمو یافته. ( ترجمه تاریخ یمینی ص 255 ). بر آن اعتقاد نشو و نمو یافته و عقاید ایشان بر آن مستقیم و مستدیم گشته. ( ترجمه تاریخ یمینی ص 414 ).
فرهنگ فارسی
رشد کردن ٠ بالیدن بر آمدن ٠ بالا آمدن ٠ پرورش یافتن ٠