نمو کردن


برابر پارسی: روییدن، رستن | رُستن، رستن، روییدن

معنی انگلیسی:
increase, thrive, to grow (up)

مترادف ها

evolve (فعل)
استنتاج کردن، در اوردن، بیرون دادن، گشادن، نمو کردن

فارسی به عربی

تطور

پیشنهاد کاربران

بپرس