نمدپوشی آمد به جنگش فراز
جوانی جهان سوز و پیکارساز.
سعدی.
تو کآهن به ناوک بدوزی و تیرنمدپوش را چون فتادی اسیر.
سعدی.
|| پشمینه پوش. ( ناظم الاطباء ). درویشی که نمد به تن کند. ( فرهنگ فارسی معین ). کنایه از قلندر و درویش : چون یار جفاپیشه نمدمال بود
ما پیر نمدپوش و قلندر باشیم.
( مجمعالاصناف ، از فرهنگ فارسی معین ).