دیکشنری
مترجم
بپرس
نماینده بودن
معنی انگلیسی
:
act
دنبال کنید
مترادف ها
represent
(فعل)
نمایش دادن، نشان دادن، وانمود کردن، بیان کردن، نمایندگی کردن، نمایاندن، نماینده بودن
پیشنهاد کاربران
represent
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها