نمایش های شادی اور زنانه

دانشنامه آزاد فارسی

نمایش های شادی آور زنانه. این گونه نمایش ها از رقص و آوازهای محفل های زنانه شکل گرفته و تا بازی های نمایشی و سرانجام نمایش های مجلسی پیش رفته است. مهم ترین هدف این نمایش ها، سرگرمی و شادی بود که با همکاری همة حاضران (بازی ساز و تماشاگر) به دست می آمد. نمایش های شادی آور زنانه در شیوة نمایشی وام دار «تقلید» است و از شگردها و بسیاری قراردادهای آن سود می جوید. اما بیشتر این نمایش ها فقط برای زنان اجرا می شد و مردان به این مجالس راهی نداشتند. همین نکته سبب شده تا موضوع این نمایش ها (برخلاف صحنه های رسمی نمایش کشور مانند تعزیه و تقلید) زنان و مشکلات و دغدغه های آنان را دربر گیرد. از سوی دیگر نبودن مردان در این مجالس، موقعیت خوبی فراهم می آورد تا در جامعة مردسالار آن زمان، مردان را به تمسخر گیرند و یا هوس رانی ها و نقص های آنان را برملا کنند. این گونة نمایشی نیز همانند «تقلید» متن مکتوبی نداشت و بیشتر از قرارها، هماهنگی و نوآوری لحظه ای بازیگران شکل می گرفت. به نظر می رسد این گونة نمایشی در دورة قاجار به وجود آمده و به سرعت دگرگون شده و تکامل یافته است. پدیداری این شیوة نمایشی از سویی مدیون تعزیه های زنانه است که در همین دوران شکل گرفته اند و از سوی دیگر ممنوع شدن حضور زنان در گروه های تقلید، ایشان را آرام آرام به شکل گیری این مجالس واداشت؛ البته آگاهی بیش از پیش بانوان به سلطة مردانشان نیز بر شکل گیری آن بی تأثیر نبود. موسیقی، رقص، ژست، لباس و بزک مهم ترین عناصر تشکیل دهندة نمایش ها بود. اما دکور و طراحی صحنه در آن جایی نداشت و مکان بیشتر به کمک شعر یا ژست و حالت بازیگر نموده می شد. با پایان دورة قاجار و ورود زنان به عرصه های اجتماعی و نیز آغاز حضور ایشان بر صحنه های تئاتر عمومی و سیاه بازی، این نمایش ها کمتر اجرا شدند و به عروسی ها و جشن های خاص محدود شدند تا این که دگرگونی جامعه، آن ها را کم رنگ کرد و به فراموشی سپرد. اما برخی نمایش نامه نویسان، از دستاورد اجرایی این نمایش ها برای نگارش آثارشان بهره برده اند. برای نمونه اکبر رادی در نمایش نامة از پشت شیشه ها از تکنیک گذر سریع زمان در نمایش خاله رورو سود جسته یا محمد رحمانیان در مجلس نامه، سرگذشت یکی از بازیگران این نمایش ها را روایت می کند. انجوی شیرازی که در سال 1352 به گردآوری و انتشار مجموعه ای از این نمایش ها پرداخته، توانسته حدود 20 نمایش مهم را با گونه های متنوع آن ثبت کند که عبارت اند از: 1. خاله رورو؛ داستان زنی است که با مردان گوناگون رابطه دارد و حالا که حامله شده، نمی داند پدر فرزندش کیست. به سرعت و در چند حرکت قراردادی زمان زایمانش می رسد، در حالی که هنوز از پدر بچه خبری نیست. 2. قنبر سیما؛ زنی از پیشکار شوهرش (قنبر سیما) مرتب پرس وجو می کند، تا از ازدواج دوم شوهرش و هوویش آگاه می شود. 3. خاله ستاره؛ زنی خبر می شود که شوهرش می خواهد برایش هوو بیاورد و از خاله ستاره، خبرهای خانة هوو را می پرسد و با شنیدن هر خبر، خشمگین شده و به جوش می آید. 4. فاطمه خانم؛ گفت وگوی زنی با کلفتش که درمی یابیم شوهر هر شب با ایرادگرفتن از شکل و اندام زنش پی عیش و عشرت خود می رود و زن به هر ایرادی که از کلفتش می شنود، خود را به آن شکل درمی آورد. مثلاً چشمش را لوچ می کند یا پایش را شل می کند تا سرانجام به شکل افلیج کاملی درآید. 5. هوو هوو دارم هوو؛ زنی که معتقد است شوهرش برایش هوو آورده، زنی جوان در حالی که می رقصد به بهانة آن که مورچه زیر لباسش رفته، یکی یکی و در میان رقص لباس هایش را می کند تا سرانجام لباسی بر تنش نباشد. (نوعی استریپ تیز به روش ایرانی). 7. آبجی گل بهار؛ زنی مشغول شستن لباس هاست و هرتکه را که می خواهد بشوید، از جمعیت می پرسد که این لباس کیست؟ هنگامی که لباس شوهر و خویشان خود را می شوید، از آن ها تمجید می کند و بهتر می شوید ولی هنگامی که به خویشان شوهر مانند خواهر و مادرش می رسد، ادا درمی آورد و از آن ها بوی بد استشمام می کند و لباس ها را کنار می اندازد. 8. آبجی نسا؛ آبجی نسا که می خواهد سراغ آشیخ برود و از او دعایی بگیرد تا دخترش سر عقل بیاید و ازدواج کند، آبجی خاتون را می بیند و در این برخورد وی را به خانه اش می آورد تا دختر را که ظاهراً زیر سرش بلند شده ارشاد کند. 9. گندم گل گندم؛ مراحل کشت گندم از آغاز تا زمانی که نان می شود، با رقص و حرکاتی برگرفته از کشاورزی، آسیابانی و نانوایی نمایانده می شود. (مردان هم این نمایش را اجرا کرده اند). 10. بشکن بشکنه؛ نمایشی است آزاد که موضوع آن به تناسب مکان و موقعیت اجرا تحول می یابد و با خواندن هربند، بخشی از بدن به بازی گرفته می شود. 11. کیه کیه در می زنه؛ مردان گوناگون از پی هم در خانة دختری را می کوبند و هربار که مادر می پرسد «که بود؟» دختر نشانی می دهد و می گوید فلانی چه چیزی برایم آورده و من در عوض با او قرار شبانه گذاشته ام. و مادر دختر را تشویق می کند. 12. آی تو به باغ رفته بودی؛ زنی از زن دیگر، سراغ شوهرش را می گیرد و او می گوید که وی را در باغ، چنین و چنان دیده است. هر اندامی که نام می برند در بازی نشان می دهند. برای نمونه، هنگامی که از سردرد یار می گویند به سرشان اشاره می کنند. 13. مشتی صنم گفت؛ دربارة ازدواج مشتی صنم است که هر مرد که به خواستگاری اش می آید، با ایراد از شغلش ردش می کند. 14. زن آشیخ؛ نمایش ملای هوس رانی است که با وجود زن و فرزندش، دختری جوان را به عقدش درمی آورد و زن نخستش به جادو و دعا متوسل می شود تا دختر را از نظرش بیندازد. دعانویس چیزهای بسیار عجیب و دست نیافتنی را برای جادو تجویز می کند مانند شاخ مورچه و گرد تهِ خزینه. 15. عمو سبزی فروش؛ زن طنازی به بهانة خرید سبزی با سبزی فروش حرف می زند تا نظر وی را به خود جلب کند. 16. می خوای بدمت؟ نمی دهمت! دختر جوانی با توصیف بسیاری غذاها با ادا و عشوه، طرفش را به ذوق می آورد که آن غذا را بخورد و درست هنگامی که او مایل می شود، دختر غذا را نمی دهد و به سراغ وصف غذای دیگری می رود. 17. خاله دیگ به سر یا خاله غربالی؛ زنی قابلمه ای بزرگ و دیگی روی سر می گذارد و از آن کلاهی می سازد که تا روی سینه اش را می پوشاند و شکم برهنه اش را که نقش صورتی بر آن است، چنان حرکت می دهد که مانند چهره ای زنده می شود. 18. هُدُر دُدُر؛ زنی از دختری می خواهد که به عقد مردی درآید و دختر هربار با دانستن شغل هر مرد به کار او ایراد می گیرد و زن بار دیگر مردی دیگر را با شغلی متفاوت پیشنهاد می دهد. 19. ننه غلام حسینی؛ زنی به سراغ خانواده ای اشرافی می رود و از دختر زیبای آن ها برای پسرش خواستگاری می کند. او آن قدر از زیبایی و خوبی پسرش می گوید که دل آن ها نرم می شود و می خواهند داماد را ببینند. پسر عقب افتاده و زشت که وارد می شود، مادر دختر با مادر پسر درگیر شده، دعوا می کنند و ننه غلام حسین مجبور می شود دختر زشت و لوسی که مهمان آن خانه است انتخاب کند. عاقد خبر می کنند و ملا در هنگام عقد با استفاده از کلمات عربی، دختر را به عقد خود درمی آورد و غلام حسین در حسرت دامادی می ماند.
30010100

پیشنهاد کاربران