نمایان کردن


معنی انگلیسی:
show, unveil, visualize, exhume

لغت نامه دهخدا

نمایان کردن. [ ن ُ / ن ِ / ن َ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) ظاهرکردن. واضح و آشکار کردن. بیان کردن. روشن نمودن.

فرهنگ فارسی

ظاهر کردن . واضح و آشکار کردن . بیان کردن . روشن نمودن .

مترادف ها

feature (فعل)
نمایان کردن، بطور برجسته نشان دادن

پیشنهاد کاربران

بپرس