لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
واژه نامه بختیاریکا
مترادف ها
برابر کردن، بدرجه اشرافی رسیدن، بدقت نگریستن، نمایان شدن، بنظر رسیدن، هم درجه کردن، برابر بودن با
پیشنهاد کاربران
هویدا گَشتن
آشکار گَشتن
تجلی
نمایان شدن به معنی ظاهر شدن هست ودر جدول جوابش میشه ظهور
مشهود افتادن
نشان دادن
جلوه
تبلور