نماندن گویه دگر نمودن و نماییدن ( مانندگی و نشان دادن ) است
خداوند جهان، الب ارسلان، سلطان دین پرور
که با عدلش نماند جور یکسر عدل نوشروان
آنچه که دهخدا اورده همه نهی از ماندن است و نه نماندن - ماندن نهادن و رها کردن و همچنین ماندن است
باقی نگذاردن؛فعل گذرای به مفعول می سازد.
تبدیل کردن زمینه به دایره – نماندن در پیش از اسلام اجرا میشده و به این صورت بوده که زمینه را یکباره از چهار ضلعی به دایره تبدیل میکردند، به این شکل که که آجر را به گونه ای می چیدند که به حالت دوار در آید،
... [مشاهده متن کامل] یعنی آجرها با سطح مقطع کامل روی آجر قبلی قرار نگرفته و رج بالاتر با قرار دادن گاز به شکل دایره نزدیکتر میشد، که این تبدیل در ارتفاع بلندی میسر بود. زمانی که از این شیوه استفاده شود نیازی به تبدیل کردن زمینه از چهار گوش به هشت نیست. ( و یا تبدیل 6 به 12 در گنبد کمبیزه ) ولی گاهی پیش از اسلام ابتدا زمینه را هشت و نیم هشت میکردند و سپس می نماندند که این خود باعث میشد ارتفاع کمتری را شامل شود. .