لغت نامه دهخدا
نلم. [ ن َ ] ( ص ) خوب. زیبا. ( جهانگیری ) ( برهان قاطع ) ( آنندراج ) ( انجمن آرا ) ( ناظم الاطباء ). اعلا. ( ناظم الاطباء ) :
مجلس آن خوشتر و بهتر که تو در وی نبوی
مجلس نلم و خوش آن است که آئی و روی.سوزنی ( از جهانگیری ).
فرهنگ فارسی
( صفت ) خوب و زیبا : مجلس آن خوشتر و بهتر که تو در وی نبوی مجلس نلم و خوش آنست که آیی و روی . ( سوزنی )