نلشک. [ ن ِ ل ِ ] ( ص ، اِ ) مردم وام دار و قرض دار. ( برهان قاطع ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). قرض دار. ( جهانگیری ) ( انجمن آرا ) ( رشیدی ). ناشنگ. ( رشیدی ). نلسک با سین بی نقطه نیز هست و به جای لام بای ابجد [ نبسک ، نبشک ] هم به نظر آمده است. ( برهان قاطع ). و آن را ناشک نیز خوانند. ( جهانگیری ). به کسر نون و سکون شین معجمه ؛ قرص دارو باشد، کذا فی المؤید [ مؤیداللغات ] و در زفان گویا به سین مهمله نیز آمده و نیشک به شین معجمه نیز به این معنی است و در اداة [ اداةالفضلاء ] به جای قرص دارو، قرض دار به نظر رسیده. چون استشهادی نداشتیم هر دو را نوشتیم. ( سروری ). در نسخه سروری به کسر نون و لام و سکون شین معجمه قرض دار و مرض دار به هر دو روش آورده و تردد کرده. ( از رشیدی ). در فولرس نلسک ، نلشک ، ناشک ، نیشک ، همه به یک معنی آمده. ( حاشیه برهان قاطع چ معین ).