نقلی
/naqli/
مترادف نقلی: تنگ، کوچک، جالب، ظریف
برابر پارسی: بازگفتی
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
نقلی. [ ن ُ ] ( ص نسبی ) در تداول ، کوچک و زیبا. ( یادداشت مؤلف ). ریز و گرد به شکل نقل : تربچه ٔنقلی. || فروشنده نقل. ( ناظم الاطباء ).
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
مترادف ها
عرفی، مرسوم، نقلی
پیشنهاد کاربران
نقلی. [ ن َ ] ( ص نسبی ) منقول از روی چیزی. نقل کرده شده. ( ناظم الاطباء ) . مقابل عقلی. || قابل نقل کردن و روایت کردن. روایت کردنی. بازگفتنی. || ساختگی. تقلیدی. ( ناظم الاطباء ) .
نقلی. [ ن ُ ] ( ص نسبی ) در تداول ، کوچک و زیبا. ( یادداشت مؤلف ) . ریز و گرد به شکل نقل : تربچه ٔنقلی. || فروشنده نقل. ( ناظم الاطباء ) .
... [مشاهده متن کامل]
منبع. لغت نامه دهخدا
نقلی. [ ن ُ ] ( ص نسبی ) در تداول ، کوچک و زیبا. ( یادداشت مؤلف ) . ریز و گرد به شکل نقل : تربچه ٔنقلی. || فروشنده نقل. ( ناظم الاطباء ) .
... [مشاهده متن کامل]
منبع. لغت نامه دهخدا