نقل و انتقال


معنی انگلیسی:
movement

مترادف ها

cession (اسم)
واگذاری، نقل و انتقال، انتقال قرض یا دین

locomotion (اسم)
حرکت، جنبش، نقل و انتقال، مسافرت، تحرک، نقل و انتقال نیرو به وسیله حرکت

redeployment (اسم)
نقل و انتقال

transfusion (اسم)
نقل و انتقال، تزریق، رسوخ، تزریق خون

فارسی به عربی

تحرک , تخلی , نقل

پیشنهاد کاربران

دادن ودادش.
دادَنِمان. دادِشِمان. برای کابردها.
🇮🇷 واژه ی برنهاده: جابجایی 🇮🇷
جابجایی ها
جابجایی

بپرس