نقطه گاه. [ ق ُ طَ / طِ ] ( اِ مرکب ) مرکز. محاط. نقطه گه. کنایه از مقصد حاجت و نیاز دیگران : چنین هفت پرگار بر گرد شاه در آن دایره شه شده نقطه گاه.نظامی.چو پرگار گردون بر آن نقطه گاه به پای پرستش بپیمود راه.نظامی.