نقطه مقابل


معنی انگلیسی:
antithesis, negation, other, reverse, opposite

مترادف ها

counterpart (اسم)
هم کار، قرین، رونوشت، همتا، نقطه مقابل

counterpoint (اسم)
نقطه مقابل، صنعت ترکیب الحان، اهنگ دم گیر یا جفت

پیشنهاد کاربران

بپرس