[ویکی فقه] نقض یقین به معنای عدم ترتب آثار یقین می باشد.
در برخی از روایات حجیت استصحاب ، از مادّه «نقض» استفاده شده است، مانند «صحیحه زراره» که در ضمن آن آمده است:«و لا ینقض الیقین ابدا بالشک».برخی از علما هم چون مرحوم « محقق خراسانی »، « شیخ انصاری » و « محقق نایینی » با استفاده از این کلمه، استدلال نموده اند که استصحاب در « شک در مقتضی» جاری نمی شود و فقط در مورد « شک در رافع » جریان دارد.
توضیح
نقض (مقابل غزل و ابرام) که هر دو بر ایجاد اتصال بین امور منفصل (اثبات هیئت اتصالی) دلالت می کند؛ یعنی اجزای منفصل و از هم گسیخته را به هم بافتن یا متصل کردن (مانند ریسیدن پشم و پنبه و تبدیل آن به نخ) چ دارای معنایی حقیقی است که عبارت است از جدایی انداختن میان اجزای یک چیز به هم پیوسته (رفع هیئت اتصالی )، مثل:باز کردن رشته های نخ بافته شده یا از هم گسیختن طناب. نقض به این معنا در مورد محسوسات و اجسام مثل ریسمان و طناب به کار می رود و چون در استصحاب بحث از نقض یقین به میان می آید، نمی تواند این معنا در نظر باشد، پس باید از آن، معنایی مجازی اراده شده باشد، که خود دو گونه است:۱. معنای مجازی نزدیک به معنای حقیقی، که عبارت است از «رفع امر ثابت یا برداشتن آن»؛ یعنی برداشتن چیزی که ذاتاً استعداد ثبات و بقا دارد؛ برای مثال، اگر ناقض یا رافعی (مثل خواب) برای وضو پیش نیاید، استعداد بقا تا هر زمانی را دارد؛ از این رو، در مورد آن، نقض طهارت صدق می کند.۲. معنای مجازی بعید از معنای حقیقی، که عبارت است از مطلق رفع و دست برداشتن از چیزی، چه آن چیز قابلیت و استعداد بقا داشته باشد و چه نداشته باشدمرحوم « شیخ انصاری » معتقد است اراده «اقرب المجازات» اولویت دارد؛ بنابراین، معنای مجازی اول، اختیار می شود. با این وصف، به هنگام شک در رافع، که متیقن، قابلیت بقا و استمرار دارد می توان به استصحاب عمل نمود، زیرا نقض به معنای برداشتن چیزی است که قابلیت بقا دارد؛ اما هنگام شک در مقتضی چون متیقن قابلیت دوام ندارد، استصحاب در آن جاری نمی شود.
در برخی از روایات حجیت استصحاب ، از مادّه «نقض» استفاده شده است، مانند «صحیحه زراره» که در ضمن آن آمده است:«و لا ینقض الیقین ابدا بالشک».برخی از علما هم چون مرحوم « محقق خراسانی »، « شیخ انصاری » و « محقق نایینی » با استفاده از این کلمه، استدلال نموده اند که استصحاب در « شک در مقتضی» جاری نمی شود و فقط در مورد « شک در رافع » جریان دارد.
توضیح
نقض (مقابل غزل و ابرام) که هر دو بر ایجاد اتصال بین امور منفصل (اثبات هیئت اتصالی) دلالت می کند؛ یعنی اجزای منفصل و از هم گسیخته را به هم بافتن یا متصل کردن (مانند ریسیدن پشم و پنبه و تبدیل آن به نخ) چ دارای معنایی حقیقی است که عبارت است از جدایی انداختن میان اجزای یک چیز به هم پیوسته (رفع هیئت اتصالی )، مثل:باز کردن رشته های نخ بافته شده یا از هم گسیختن طناب. نقض به این معنا در مورد محسوسات و اجسام مثل ریسمان و طناب به کار می رود و چون در استصحاب بحث از نقض یقین به میان می آید، نمی تواند این معنا در نظر باشد، پس باید از آن، معنایی مجازی اراده شده باشد، که خود دو گونه است:۱. معنای مجازی نزدیک به معنای حقیقی، که عبارت است از «رفع امر ثابت یا برداشتن آن»؛ یعنی برداشتن چیزی که ذاتاً استعداد ثبات و بقا دارد؛ برای مثال، اگر ناقض یا رافعی (مثل خواب) برای وضو پیش نیاید، استعداد بقا تا هر زمانی را دارد؛ از این رو، در مورد آن، نقض طهارت صدق می کند.۲. معنای مجازی بعید از معنای حقیقی، که عبارت است از مطلق رفع و دست برداشتن از چیزی، چه آن چیز قابلیت و استعداد بقا داشته باشد و چه نداشته باشدمرحوم « شیخ انصاری » معتقد است اراده «اقرب المجازات» اولویت دارد؛ بنابراین، معنای مجازی اول، اختیار می شود. با این وصف، به هنگام شک در رافع، که متیقن، قابلیت بقا و استمرار دارد می توان به استصحاب عمل نمود، زیرا نقض به معنای برداشتن چیزی است که قابلیت بقا دارد؛ اما هنگام شک در مقتضی چون متیقن قابلیت دوام ندارد، استصحاب در آن جاری نمی شود.
wikifeqh: نقض_یقین