نقض کردن، شکستن، از هم باز کردن، فتق داشتن، مکی کردن
نقض کردن، ایجاد شکاف کردن، رخنه کردن در
انکار کردن، رد کردن، نقض کردن
بر گرداندن، برگشتن، نقض کردن، وارونه کردن، پشت و رو کردن، واژگون کردن
ستیزه کردن، نقض کردن، شکستن، تجاوز کردن به، ستم کردن، بی حرمت ساختن، هتک احترام کردن
باطل کردن، نقض کردن، له کردن، با ضربه زدن، الغا کردن
نقض کردن، تخلف کردن از، تخطی کردن
انکار کردن، رد کردن، نقض کردن
نقض کردن، شکستن، تخلف کردن