نقشه
/naqSe/
مترادف نقشه: اطلس، الگو، پروژه، طرح، نمودار، خیال، رای، عزم، قصد، مقصود، منوی، نظر، نیت، دسیسه، زمینه
برابر پارسی: ره نامه، نگاره
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. تصویری از یک بنا یا ماشین یا چیز دیگر که باید ساخته شود.
۳. طرح و صورت کار.
۴. [مجاز] عمل پیش بینی شده.
فرهنگستان زبان و ادب
{map} [مهندسی نقشه برداری] نمایشی قراردادی از عوارض فیزیکی طبیعی یا مصنوعی سطح زمین معمولاً بر روی سطح مسطح با مقیاس و سمت مشخص
واژه نامه بختیاریکا
دانشنامه عمومی
نقشه ( به عربی و فارسی تاجیکی: خریطه ) یک تصویر نمادین از روابط بین اِلِمان ها مانند اشیاء، مناطق و مضامین است.
بسیاری از پول ها حالت ایستا دارند و بر روی کاغذ یا سایر رویه های بادوام ترسیم می شوند، در حالی که برخی دیگر پویا و تعاملی هستند. اگر چه بیشتر برای به تصویر کشیدن داده های جغرافیایی از نقشه استفاده می شود ولی از نقشه برای نشان دادن ارتباط موارد دیگری مانند دی ان ای، نقشه برداری از مغز، ارتباط و توپولوژی شبکه های رایانه ای با اصول و قواعد متفاوت استفاده می شود. نقشه ها به تناسب مدل ریاضیاتی مورد استفاده می توانند دوبعدی مانند نمایش کلاسیک نقشهٔ زمین، سه بعدی مانند فضا داخلی زمین یا نقشه برداری نوین یا حتی در دستگاه مختصات های انتزاعی تر مانند مدلسازی پدیده هایی که متغیرهای مستقل زیادی دارند، تولید و نمایش داده شود.
از آنجا که نخستین کاربرد نقشه ها به شکل نمایش دوبعدی از سطح جهان برای کاربردهای مملکت داری و نظامی بوده است رایج ترین تعریف از نقشه را عبارت از تصویر قائم تمام یا قسمتی از عوارض مصنوعی و طبیعی زمین به نسبتی کوچک تر بر روی صفحه تصویر می دانند. [ ۱]
نقشه نگاری یا تولید نقشه، مطالعه و عمل نقشه برداری از اِلِمان های روی سطح زمین است و کسی که نقشه ها را تولید می کند نقشه بردار می نامند. ( تاریخچهٔ نقشه نگاری )
نقشه های جاده ها شاید امروزه پرکاربردترین نوع نقشه باشند و که از زیرمجموعهٔ نقشه های ناوبری محسوب می شوند؛ که شامل نمودارهای هوایی، دریایی، شبکهٔ ریلی، مسیرهای دوچرخه سواری و حتی پیاده روی می باشند؛ ولی عمده نقشه های تولیدی برای کاربردهای دیگر که مورد نیاز شهرداری ها، شرکت های توزیع آب و برق، واحدهای مالیاتی ( البته این مورد در ایران چندان رایج نیست ) ، سرویس های امداد و نجات و خدمات اضطراری و سایر سازمان های محلی تولید و مورد استفاده قرار می گیرند. یکی از کاربران مهم و تولیدکنندهٔ نقشه ها جغرافیایی، سازمان های نظامی و انتظامی هر کشوری می باشد که معمولاً در سطح ملی اقدام به تولید و گردآوری داده می نمایند.
در نقشه های دوبعدی افزون بر نمایش اطلاعات مکانی به شکل سطحی یا نقطه ای از خطوط تراز ( کانتور ) برای نشان دادن مقادیر هم میزان مانند ارتفاع ثابت، دما، بارندگی و غیره استفاده می شود.
اکثر نقشه ها با یک مقیاس عددی مثلاً ۱:۱۰۰۰۰ ترسیم می شوند که نشان می دهد که هر واحد بر روی نقشه معادل چه میزانی بر روی زمین است به عنوان نمونه در مقیاس فوق هر میلیمتر بر روی نقشه معادل ده هزار میلیمتر بر روی زمین است که معادل ده متر می شود. براساس این مقیاس عددی معمولاً دقت نقشه نیز مشخص می شود. در مناطق محدود که سطح زمین مورد نقشه برداری به حدی کوچک باشد که بتوان از انحنا زمین صرف نظر کرد محاسبات ساده بوده ولی اگر ابعاد منطقه مورد نقشه برداری بزرگ باشد - به شکلی که نتوان از انحنا زمین صرف نظر کرد - نیاز به محاسبات و مدل سازی دقیق تر می باشد. در سطوح بزرگ امکان تبدیل اندازه گیری ها بر روی کره به سطح بدون در نظر گرفتن مدل های ریاضی ممکن نبوده و این باعث می شود که نقشه مقیاس ثابتی نداشته باشد و معمولاً دقت مقیاس در یک یا دو راستا ویژه در سیستم تصویر مورد استفاده قابل استناد است.
بسیاری از پول ها حالت ایستا دارند و بر روی کاغذ یا سایر رویه های بادوام ترسیم می شوند، در حالی که برخی دیگر پویا و تعاملی هستند. اگر چه بیشتر برای به تصویر کشیدن داده های جغرافیایی از نقشه استفاده می شود ولی از نقشه برای نشان دادن ارتباط موارد دیگری مانند دی ان ای، نقشه برداری از مغز، ارتباط و توپولوژی شبکه های رایانه ای با اصول و قواعد متفاوت استفاده می شود. نقشه ها به تناسب مدل ریاضیاتی مورد استفاده می توانند دوبعدی مانند نمایش کلاسیک نقشهٔ زمین، سه بعدی مانند فضا داخلی زمین یا نقشه برداری نوین یا حتی در دستگاه مختصات های انتزاعی تر مانند مدلسازی پدیده هایی که متغیرهای مستقل زیادی دارند، تولید و نمایش داده شود.
از آنجا که نخستین کاربرد نقشه ها به شکل نمایش دوبعدی از سطح جهان برای کاربردهای مملکت داری و نظامی بوده است رایج ترین تعریف از نقشه را عبارت از تصویر قائم تمام یا قسمتی از عوارض مصنوعی و طبیعی زمین به نسبتی کوچک تر بر روی صفحه تصویر می دانند. [ ۱]
نقشه نگاری یا تولید نقشه، مطالعه و عمل نقشه برداری از اِلِمان های روی سطح زمین است و کسی که نقشه ها را تولید می کند نقشه بردار می نامند. ( تاریخچهٔ نقشه نگاری )
نقشه های جاده ها شاید امروزه پرکاربردترین نوع نقشه باشند و که از زیرمجموعهٔ نقشه های ناوبری محسوب می شوند؛ که شامل نمودارهای هوایی، دریایی، شبکهٔ ریلی، مسیرهای دوچرخه سواری و حتی پیاده روی می باشند؛ ولی عمده نقشه های تولیدی برای کاربردهای دیگر که مورد نیاز شهرداری ها، شرکت های توزیع آب و برق، واحدهای مالیاتی ( البته این مورد در ایران چندان رایج نیست ) ، سرویس های امداد و نجات و خدمات اضطراری و سایر سازمان های محلی تولید و مورد استفاده قرار می گیرند. یکی از کاربران مهم و تولیدکنندهٔ نقشه ها جغرافیایی، سازمان های نظامی و انتظامی هر کشوری می باشد که معمولاً در سطح ملی اقدام به تولید و گردآوری داده می نمایند.
در نقشه های دوبعدی افزون بر نمایش اطلاعات مکانی به شکل سطحی یا نقطه ای از خطوط تراز ( کانتور ) برای نشان دادن مقادیر هم میزان مانند ارتفاع ثابت، دما، بارندگی و غیره استفاده می شود.
اکثر نقشه ها با یک مقیاس عددی مثلاً ۱:۱۰۰۰۰ ترسیم می شوند که نشان می دهد که هر واحد بر روی نقشه معادل چه میزانی بر روی زمین است به عنوان نمونه در مقیاس فوق هر میلیمتر بر روی نقشه معادل ده هزار میلیمتر بر روی زمین است که معادل ده متر می شود. براساس این مقیاس عددی معمولاً دقت نقشه نیز مشخص می شود. در مناطق محدود که سطح زمین مورد نقشه برداری به حدی کوچک باشد که بتوان از انحنا زمین صرف نظر کرد محاسبات ساده بوده ولی اگر ابعاد منطقه مورد نقشه برداری بزرگ باشد - به شکلی که نتوان از انحنا زمین صرف نظر کرد - نیاز به محاسبات و مدل سازی دقیق تر می باشد. در سطوح بزرگ امکان تبدیل اندازه گیری ها بر روی کره به سطح بدون در نظر گرفتن مدل های ریاضی ممکن نبوده و این باعث می شود که نقشه مقیاس ثابتی نداشته باشد و معمولاً دقت مقیاس در یک یا دو راستا ویژه در سیستم تصویر مورد استفاده قابل استناد است.
wiki: نقشه
نقشه (فیلم ۲۰۰۶). نقشه ( به هندی: Naksha ) فیلمی است محصول سال ۲۰۰۶ و به کارگردانی ساچین باجاج است. در این فیلم بازیگرانی همچون سانی دئول، ویوک اوبروی، سمیرا ردی، جکی شروف ایفای نقش کرده اند.
این فیلم در ایران توسط مؤسسه رسانه های تصویری دوبله و پخش شده است.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفاین فیلم در ایران توسط مؤسسه رسانه های تصویری دوبله و پخش شده است.
wiki: نقشه (فیلم ۲۰۰۶)
دانشنامه آزاد فارسی
نقشه (map)
بازنمایی شماتیک یک ناحیه، بخشی از سطح زمین، یا پراکندگی ستارگان. نقشه های جدید کرۀ زمین با استفاده از ماهواره هایی با مدار چرخش پایین تهیه می شوند که مجموعه ای از عکس های سه بعدی همپوش می گیرند و تصویری سه بعدی به دست می دهند. اولین نقشه های بزرگ مقیاس دقیق در حدود ۱۵۸۰ تهیه شدند (← اطلس). اکنون از عکس برداری های هوایی سنتی، اشعۀ لیزر، امواج مایکروویو، و تجهیزات مادون قرمز برای تهیۀ نقشه و بررسی سطح زمین استفاده می کنند. انواع فرافکنی نقشه (چگونگی نمایش جسم سه بعدی در دوبعد) در تهیۀ نقشه ها به کار می آیند. نقشه های تفصیلی را باید پیوسته روزآمد کرد. بنابراین، این نقشه ها به شکل دیجیتال در رایانه حفظ می شوند تا بدون نیاز به ترسیم مجدد، بتوان در هر زمان اصلاحات کوچک را اعمال کرد. در ایران، سازمان های گوناگون، ازجمله سازمان نقشه برداری کشور، ادارۀ جغرافیایی ارتش، و سازمان زمین شناسی کشور نقشه های گوناگون را تهیه می کنند. نقشه های بزرگ مقیاس، مثلاً، (۲۵۰۰۰/۱) بیشتر از نقشه های کوچک مقیاس، مثلاً (۱۰۰۰۰۰/۱) جزئیات منطقه را نشان می دهند.
بازنمایی شماتیک یک ناحیه، بخشی از سطح زمین، یا پراکندگی ستارگان. نقشه های جدید کرۀ زمین با استفاده از ماهواره هایی با مدار چرخش پایین تهیه می شوند که مجموعه ای از عکس های سه بعدی همپوش می گیرند و تصویری سه بعدی به دست می دهند. اولین نقشه های بزرگ مقیاس دقیق در حدود ۱۵۸۰ تهیه شدند (← اطلس). اکنون از عکس برداری های هوایی سنتی، اشعۀ لیزر، امواج مایکروویو، و تجهیزات مادون قرمز برای تهیۀ نقشه و بررسی سطح زمین استفاده می کنند. انواع فرافکنی نقشه (چگونگی نمایش جسم سه بعدی در دوبعد) در تهیۀ نقشه ها به کار می آیند. نقشه های تفصیلی را باید پیوسته روزآمد کرد. بنابراین، این نقشه ها به شکل دیجیتال در رایانه حفظ می شوند تا بدون نیاز به ترسیم مجدد، بتوان در هر زمان اصلاحات کوچک را اعمال کرد. در ایران، سازمان های گوناگون، ازجمله سازمان نقشه برداری کشور، ادارۀ جغرافیایی ارتش، و سازمان زمین شناسی کشور نقشه های گوناگون را تهیه می کنند. نقشه های بزرگ مقیاس، مثلاً، (۲۵۰۰۰/۱) بیشتر از نقشه های کوچک مقیاس، مثلاً (۱۰۰۰۰۰/۱) جزئیات منطقه را نشان می دهند.
wikijoo: نقشه
مترادف ها
دستور کار، مرام، دستور، برنامه، نقشه، روش کار، پروگرام
قصد، خیال، زمینه، طرح، نقشه، تدبیر، طراح ریزی
ترتیب، تمهید، برنامه، طرح، نقشه، رویه، تدبیر، طرح کلی
اندیشه، خیال، برنامه، طرح، نقشه، تدبیر
طرح، نقشه، پروژه، پروژه افکندن
طرح، پیکر، نمونه، قالب، نقشه، سرمشق، مدل
قطعه، نقشه کشی، جلگه، نقشه، بافتن گیسو، زمینه سازی، قطعه زمین کوچک
جدول، نگاره، گرافیگ، ترسیم اماری، نقشه
نقشه، نگاشت
نقطه، قطعه، طرح، نقشه، دسیسه، توطئه، موضوع، موضوع اصلی
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
واژه نقشه واژه نه عربی نه ترکی بلکه فارسی در عکس نقشه فرستادم مشخص است عکس را می توانم ببینید 🏰 تلفظ واژه �نقشه� در زبان های اروپا.
🇸🇦 اکثر الفاظ شکلی از واژه عربی خریطة ( جمع: خرائط ) هستند.
#️⃣ #Europe | #Language
🆔 @JAYNEGAREH 👈
🇸🇦 اکثر الفاظ شکلی از واژه عربی خریطة ( جمع: خرائط ) هستند.
#️⃣ #Europe | #Language
قابل توجه کسانی که ادعا می کنند واژه ی نقشه فارسی نیست:
نگاشته - > نگشه - > نقشه
نگاشته - > نگشه - > نقشه
پیوستِ نکته 4 از دیدگاه پیشین:
واژه ( نقش، نقشه ) از تکواژِ پیشوندیِ ( نی ) به همراه بخشِ ( kas، kasa ) در زبانهای اوستایی و سانسکریت برگرفته شده است. ( کاس ) به چمِ ( نمایان شدن، خود را نشان دادن، درخشیدن، دارایِ شکل یا منظر مطبوع ) و واژه یِ ( کاسَ ) به چمِ ( پدیدار، هیکل، منظر، ظهور، حضور ) بوده است.
... [مشاهده متن کامل]
باید دانست که دگرگونیِ آوایی ( س/ش ) و ( ک/ق ) بسته به هر دوره یِ تاریخی رواگمند بوده است.
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
به دیسه یِ آواییِ ( s ) در واژه یِ نشانه گذاری شده با پیکانِ سُرخ رنگ در فرتور بالا بنگرید، آنگاه درخواهید یافت که این واژه باواژگانِ ( کاس، کاسَ ) در فرتورهایِ پایین همبسته و مرتبط هستند.
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
از نگرِ ریشه یابی، دیدگاهِ من نیز همین است و به گمانم واژه ( نقش ) یک بخش پیشوندیِ ( نی ) و بخشِ دیگری به چمِ ( پدیدار شدن، نمایان شدن ) دارد.
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
پَسگشتها ( references ) :
1 - رویه 375 از نبیگِ ( فرهنگ واژه های اوستا )
2 - رویه 454 از نبیگِ ( فرهنگِ سَنسکریت - فارسی ) - پوشینه یکم
( ویرایش:پَسگشتهایِ پیامِ پیشین از نبیگِ ( فرهنگِ سنسکریت - فارسی ) پوشینه یِ یکم بودند، که به نادرستی پوشینه دوم نوشته شده است. )
واژه ( نقش، نقشه ) از تکواژِ پیشوندیِ ( نی ) به همراه بخشِ ( kas، kasa ) در زبانهای اوستایی و سانسکریت برگرفته شده است. ( کاس ) به چمِ ( نمایان شدن، خود را نشان دادن، درخشیدن، دارایِ شکل یا منظر مطبوع ) و واژه یِ ( کاسَ ) به چمِ ( پدیدار، هیکل، منظر، ظهور، حضور ) بوده است.
... [مشاهده متن کامل]
باید دانست که دگرگونیِ آوایی ( س/ش ) و ( ک/ق ) بسته به هر دوره یِ تاریخی رواگمند بوده است.
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
به دیسه یِ آواییِ ( s ) در واژه یِ نشانه گذاری شده با پیکانِ سُرخ رنگ در فرتور بالا بنگرید، آنگاه درخواهید یافت که این واژه باواژگانِ ( کاس، کاسَ ) در فرتورهایِ پایین همبسته و مرتبط هستند.
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
از نگرِ ریشه یابی، دیدگاهِ من نیز همین است و به گمانم واژه ( نقش ) یک بخش پیشوندیِ ( نی ) و بخشِ دیگری به چمِ ( پدیدار شدن، نمایان شدن ) دارد.
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
پَسگشتها ( references ) :
1 - رویه 375 از نبیگِ ( فرهنگ واژه های اوستا )
2 - رویه 454 از نبیگِ ( فرهنگِ سَنسکریت - فارسی ) - پوشینه یکم
( ویرایش:پَسگشتهایِ پیامِ پیشین از نبیگِ ( فرهنگِ سنسکریت - فارسی ) پوشینه یِ یکم بودند، که به نادرستی پوشینه دوم نوشته شده است. )
واژگانِ ( نقش، نقشه ) واژگانی ایرانی هستند:
بررسی تکواژها:
1 - ( ن ) در این واژه از پیشوندِ ( نی ) در زبانهای اوستایی ، سانسکریت و پهلوی گرفته شده است که در زبانِ پارسی کنونی به دیسه یِ ( نِ ) در آمده است: برای نمونه در واژگانی همچون ( نِوشتن، نِگاشتن، نِشیب، نِمودن، نِوار و. . . ) .
... [مشاهده متن کامل]
پس نباید به دیسه یِ ( نَ ) خوانده شود بلکه ( نِ ) ؛ چنین لغزشهایی گهگاهی در واژگانی همچون ( درست:نِوار / نادرست:نَوار ) ، ( درست:نِشیب/نادرست:نَشیب ) ، ( درست:نِغش ( نِکش یا نِخش ) /نادرست:نَقش ) دیده می شود.
2 - تکواژه یِ ( کش ) :این واژه در زبانِ اوستایی ( کَرِش، کَرشا، کَرشَ ) ، پهلوی - پارسی میانه ( کِشیدن/کش ) ، سانسکریت ( کَش، کَشَ ) بوده است که در زبان پارسیِ کنونی به دیسه یِ ( کَشیدن یا کِشیدن ) درآمده است.
زبانِ اوستایی:
کَرِش:کشیدن، شیار زدن
کَرشا، کَرشَ:شیارِ گِرد، خط گِرد کشیدن رویِ زمین
زبان سانسکریت:
نی - کَشَ:نما، منظر، چهره
کَش: تراشیدن، خراشیدن، مالیدن، ساییدن، پنجول زدن، با سنگ محک مالش دادن
کَشَ:مالش، سایش، خراش، سنگ محک
زبان پارسی میانه - پهلوی:
کِشیدن ( بُن کنونی:کِش ) :draw
پارسیِ کنونی:
کَشیدن:draw
نکته ( یادداشت نگارنده ) :
1 - گهگاهی در زبانِ پارسیِ کنونی به درستی واژه ( کشیدن ) به دیسه یِ ( کَشیدن kashidan ) خوانده می شود؛ چراکه واژگان با ریشه یِ یکسان در گذر زمان و فرآیند زبانی از یکدیگر ناهمسان می شوند. در پارسیِ کُنونی نیز واژه ( کِشیدن ) به چمِ ( هُل دادن ) و واژه ( کَشیدن ) به چمِ ( شیار زدن یا draw ) می بایست بُن کنونیِ ناهمسانی داشته باشند.
2 - در زبان اوستایی واژگانی همچون ( کَرش، کَرشَ، کَرشا ) بکار رفته اند. باید دانست که زدایشِ آواییِ ( ر ) در زبانهای ایرانی رواگمند بوده است: برای نمونه واژه اوستاییِ ( کرش ور ) به دیسه یِ ( کشور ) در پارسیِ کُنونی در آمده است و واژگانی از این دست در گذار از زبان اوستایی به زبانهای دیگر و یا درونِ خودِ زبانِ اوستایی - سانسکریت به چشم می خورد.
3 - پس از کندوکاو در ریشه یابیِ واژگانِ ( نقش، نقشه ) آشکار می شود که واژه ( کشیدن ) تواناییِ کاربستِ پیشوندهایِ دیگر را دارد. ( اَن ( هَن ) ، هم، سر، آز، نِ، پیش، پس، زبر، بالا، زیر و. . . )
همچنین است: ( نِکش، نِکشه، نِکشش و. . . از کارواژه یِ نِکشیدن )
4 - واژه یِ سانسکریتی که در فرتورِ زیر با پیکانِ سرخ رنگ نشانه گذاری شده است، به روشنی با واژه ( نقش ) همبسته و مرتبط است ولی با توجه به ناهمسانیِ آواییِ ( s ) در پیوند با واژه زیرینَش شاید بتوان ( کَشَ ) را در این واژه یِ نشانه گذاری شده با واژه ( کاس ) در زبان اوستایی و ( کَس ) در زبان سانسکریت به چمِ ( پرتو افکندن، درخشیدن ) همپیوند دانست. در این باره باید زبانشناسان نظر دهند.
پَسگشت ها ( references ) :
1 - رویه هایِ 363 و 364 از نبیگِ ( فرهنگِ واژه های اوستا )
2 - رویه یِ 432 از نبیگِ ( فرهنگ سَنسکریت - فارسی ) - پوشینه یِ دوم
رویه یِ 426 از نبیگِ ( فرهنگِ سَنسکریت - فارسی ) - پوشینه یِ دوم
3 - رویه یِ 51 از نبیگِ ( فرهنگنامه یِ کوچک پهلوی ) نوشته ی ( دیوید مک کنزی )
بررسی تکواژها:
1 - ( ن ) در این واژه از پیشوندِ ( نی ) در زبانهای اوستایی ، سانسکریت و پهلوی گرفته شده است که در زبانِ پارسی کنونی به دیسه یِ ( نِ ) در آمده است: برای نمونه در واژگانی همچون ( نِوشتن، نِگاشتن، نِشیب، نِمودن، نِوار و. . . ) .
... [مشاهده متن کامل]
پس نباید به دیسه یِ ( نَ ) خوانده شود بلکه ( نِ ) ؛ چنین لغزشهایی گهگاهی در واژگانی همچون ( درست:نِوار / نادرست:نَوار ) ، ( درست:نِشیب/نادرست:نَشیب ) ، ( درست:نِغش ( نِکش یا نِخش ) /نادرست:نَقش ) دیده می شود.
2 - تکواژه یِ ( کش ) :این واژه در زبانِ اوستایی ( کَرِش، کَرشا، کَرشَ ) ، پهلوی - پارسی میانه ( کِشیدن/کش ) ، سانسکریت ( کَش، کَشَ ) بوده است که در زبان پارسیِ کنونی به دیسه یِ ( کَشیدن یا کِشیدن ) درآمده است.
زبانِ اوستایی:
کَرِش:کشیدن، شیار زدن
کَرشا، کَرشَ:شیارِ گِرد، خط گِرد کشیدن رویِ زمین
زبان سانسکریت:
نی - کَشَ:نما، منظر، چهره
کَش: تراشیدن، خراشیدن، مالیدن، ساییدن، پنجول زدن، با سنگ محک مالش دادن
کَشَ:مالش، سایش، خراش، سنگ محک
زبان پارسی میانه - پهلوی:
کِشیدن ( بُن کنونی:کِش ) :draw
پارسیِ کنونی:
کَشیدن:draw
نکته ( یادداشت نگارنده ) :
1 - گهگاهی در زبانِ پارسیِ کنونی به درستی واژه ( کشیدن ) به دیسه یِ ( کَشیدن kashidan ) خوانده می شود؛ چراکه واژگان با ریشه یِ یکسان در گذر زمان و فرآیند زبانی از یکدیگر ناهمسان می شوند. در پارسیِ کُنونی نیز واژه ( کِشیدن ) به چمِ ( هُل دادن ) و واژه ( کَشیدن ) به چمِ ( شیار زدن یا draw ) می بایست بُن کنونیِ ناهمسانی داشته باشند.
2 - در زبان اوستایی واژگانی همچون ( کَرش، کَرشَ، کَرشا ) بکار رفته اند. باید دانست که زدایشِ آواییِ ( ر ) در زبانهای ایرانی رواگمند بوده است: برای نمونه واژه اوستاییِ ( کرش ور ) به دیسه یِ ( کشور ) در پارسیِ کُنونی در آمده است و واژگانی از این دست در گذار از زبان اوستایی به زبانهای دیگر و یا درونِ خودِ زبانِ اوستایی - سانسکریت به چشم می خورد.
3 - پس از کندوکاو در ریشه یابیِ واژگانِ ( نقش، نقشه ) آشکار می شود که واژه ( کشیدن ) تواناییِ کاربستِ پیشوندهایِ دیگر را دارد. ( اَن ( هَن ) ، هم، سر، آز، نِ، پیش، پس، زبر، بالا، زیر و. . . )
همچنین است: ( نِکش، نِکشه، نِکشش و. . . از کارواژه یِ نِکشیدن )
4 - واژه یِ سانسکریتی که در فرتورِ زیر با پیکانِ سرخ رنگ نشانه گذاری شده است، به روشنی با واژه ( نقش ) همبسته و مرتبط است ولی با توجه به ناهمسانیِ آواییِ ( s ) در پیوند با واژه زیرینَش شاید بتوان ( کَشَ ) را در این واژه یِ نشانه گذاری شده با واژه ( کاس ) در زبان اوستایی و ( کَس ) در زبان سانسکریت به چمِ ( پرتو افکندن، درخشیدن ) همپیوند دانست. در این باره باید زبانشناسان نظر دهند.
پَسگشت ها ( references ) :
1 - رویه هایِ 363 و 364 از نبیگِ ( فرهنگِ واژه های اوستا )
2 - رویه یِ 432 از نبیگِ ( فرهنگ سَنسکریت - فارسی ) - پوشینه یِ دوم
رویه یِ 426 از نبیگِ ( فرهنگِ سَنسکریت - فارسی ) - پوشینه یِ دوم
3 - رویه یِ 51 از نبیگِ ( فرهنگنامه یِ کوچک پهلوی ) نوشته ی ( دیوید مک کنزی )
نما در فارسی بسیار کاربرد دارد
نمایانه برای نقشه در بیان طرح قبلی و دورنمای چیزی یا راهی به کار میرود.
نمایش ، نماینده، نماد، نمایان و . . . از ریشه ی نما هستند.
نمایانه کار به نقشه کش گفته میشود
نمایانه برای نقشه در بیان طرح قبلی و دورنمای چیزی یا راهی به کار میرود.
نمایش ، نماینده، نماد، نمایان و . . . از ریشه ی نما هستند.
نمایانه کار به نقشه کش گفته میشود
نخشه
با بدیده گرفتن آنچه پریسا بدرستی در بالا بر آن انگشت نهاده، می توان واژه ی �نخشه� را جایگزین �نقشه� نمود و بکار برد.
با بدیده گرفتن آنچه پریسا بدرستی در بالا بر آن انگشت نهاده، می توان واژه ی �نخشه� را جایگزین �نقشه� نمود و بکار برد.
نقشه در پارسی میانه نخشک بوده است
نقش= نخش
قشنگ= خشنگ
نقش= نخش
قشنگ= خشنگ
نقشه:مپ=map
روی نقشه است:ایسونده مپ=isonthemap
روی نقشه است:ایسونده مپ=isonthemap
طاول
این نقشه کل کشور را نشان میدهد
https://instagram. com/your_daily_dose_of_english2021?igshid=5sah0tus85m7
دوستان عزیز از پیج ما در اینستا دیدن کنید، هر شب با بخشی از یک داستان باهاتون هستیم، حتی اگر معنی واژه ها رو نمی دونید فقط با گوش دادن به متن با تلفظ صحیح کلی واژه و لحن درست خوندن به انگلیسی آشنا بشید
... [مشاهده متن کامل]
نقشه شوم: دسیسه، توطئه، حیلت، حیله، مکر، نیرنگ، حقه ، دغلکاری؛ بة ترکی: دووَلَّک، اولدوک
نقشه نظامی: تاکتیک
نقشه جهان: اطلس
نقشه مرزهای سیاسی کشورها، استانها، شهرستانها، بخشها، دهستانها، نقشه شهر، روستا، محله، نقشه های ژئوپولوتیک، نقشه های تراکم انسانی نقشه پراکندگی جانوری، نقشه پراکندگی پوشش گیاهی، نقشه های پراکندگی منابع و معادن، نقشه های آب و هوایی و . . . ؛ به انگلیسی: مَپ ( map )
... [مشاهده متن کامل]
نقشه ساختمان ؛ پلان ( plan )
نقشه قالیبافی ؛ به ترکی: نقشَه، ناقشا که نخشَه و ناخشا خوانده می شوند.
نقشه گلدوزی ؛ به ترکی: نقشَه ( نخشَه ) ، ناقشا ( ناخشا ) و ناقّیش گفته می شود.
ناقّیش تیکمیرَم کی، کنایه از عدم نیاز به روشن کردن چراغ و یا زیاد کردن روشنایی آن می باشد.
نقشه نظامی: تاکتیک
نقشه جهان: اطلس
نقشه مرزهای سیاسی کشورها، استانها، شهرستانها، بخشها، دهستانها، نقشه شهر، روستا، محله، نقشه های ژئوپولوتیک، نقشه های تراکم انسانی نقشه پراکندگی جانوری، نقشه پراکندگی پوشش گیاهی، نقشه های پراکندگی منابع و معادن، نقشه های آب و هوایی و . . . ؛ به انگلیسی: مَپ ( map )
... [مشاهده متن کامل]
نقشه ساختمان ؛ پلان ( plan )
نقشه قالیبافی ؛ به ترکی: نقشَه، ناقشا که نخشَه و ناخشا خوانده می شوند.
نقشه گلدوزی ؛ به ترکی: نقشَه ( نخشَه ) ، ناقشا ( ناخشا ) و ناقّیش گفته می شود.
ناقّیش تیکمیرَم کی، کنایه از عدم نیاز به روشن کردن چراغ و یا زیاد کردن روشنایی آن می باشد.
این واژه معرب نگاشته و نگشه و نگاره پارسی است.
نقشه یک واژه دزیده شده توسط عرب با تغیر کوچک این واژه نخش یا نخشین یک واژه اورامی است یا نگار یا نگار کیش یا نگارنده در سورانی به کار گرفته میشود نخشین در زبان اورامی الان نیز به کار برده میشود
نگارندازه
پلان
رهنمون ، پینمون
نقشه راه = رهنما
نقشه برداری = رهنمون برداری
نقشه کشی = رهنمون کشی و . . .
نقشه راه = رهنما
نقشه برداری = رهنمون برداری
نقشه کشی = رهنمون کشی و . . .
نقشه، درانگلیسی به معنای. map است
نقشه، در مهندسی، نمایش دقیقی از اجزا و قطعات دستگاه ها و ساختار ها است. البته نقشه ها را می توان به چند دسته تقسیم بندی نمود. به عنوان مثال نقشه های اجرایی ( نقشه های مهندسی ) ، نقشه سازه های صنعتی، نقشه
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
های جغرافیایی و نقشه های ژنتیکی و. . . . نقشه های جغرافیایی در مقیاسهای کوچک مثل ۱:۱۰۰، ۰۰۰ و یا ۱:۱۰۰۰، ۰۰۰ تهیه می شوند. در حالیکه نقشه های اجرایی که از روی آنها سازه های عمرانی پیاده سازی و ساخته می شوند، در مقیاسهای بزرگ تری مثل ۱:۱۰۰ ( در پروزه های ساختمانی، سد و تونل و پل ) و تا ۱:۵۰۰ ( نقشه ساخت راه ها ) تهیه می شوند. نقشه های جغرافیایی بسته به مقیاسی که نیاز است از روشهای مختلفی چون نقشه برداری زمینی و یا فتوگرامتری ( تهیه نقشه از عکس های هوایی یا فضایی ) تهیه می شوند. در پروژه های عمرانی ابتدا یک نقشه دقیق از وضعیت منطقه تهیه می شود که به آن نفشه توپوگرافی می گویند. تهیه این نقشه بر عهده یک مهندس نقشه بردار است. سپس بر روی آن طراحی انجام می شود. مثلاً طرح مسیر یا طرح سنتر لاین تونل یا طرح دیواره و تاج سد که هر نقطه این طرح ها بر روی نقشه دارای مختصات است. طراحی بر حسب مورد بر عهده مهندسین با سابقه و خبره می باشد. مرحله بعد پیاده سازی حقایق روی نقشه، بر روی زمین و با مقیاس واقعی است که این مرحله نیز توسط مهندسین نقشه بردار انجام می شود. نقشه را می توان اولین و اساسی ترین جز هر ساخت و زیر ساخت یا بازسازی راه های ارتباطی تولید کرد.
این واژه عربی است و پارسی آن پَریوگ paryug می باشد که از سنسکریت: پْرَیوگَ ساخته شده است
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٩)