نقش زدن بر چیزی

پیشنهاد کاربران

- نقش زدن بر چیزی ؛ نقاشی کردن روی آن چیز. صورت کشیدن. نقش بستن.
- || کنایت از تجسم صورت محبوب نیز بیاید :
نقشی به یاد خطّ تو بر آب می زدم.
حافظ.
- || ( در تداول عامه ) حیلت زدن. ظاهر سازی کردن. برای انجام کاری متوسل به حیلت و ریاکاری شدن. گویند: فلان هزار نقش میزند، و نیز گویند: هر نقشی زدم نگرفت.
...
[مشاهده متن کامل]

بپرس