نقش داشتن


برابر پارسی: دست داشتن

فارسی به عربی

أداءُ الدّور

پیشنهاد کاربران

Play a ( big/important ) part in something.
موثر بودن، رل بازی کردن، تاثیر، بازی کردن
To be involved
تاثیر داشتن

بپرس