نقش حضرت زینب در قیام حسینی

دانشنامه اسلامی

[ویکی اهل البیت] نقش حضرت زینب(س) در قیام حسینی. حضرت زینب عقیله بنی هاشم، خواهر گرامی امام حسین علیه السلام در حادثه کربلا حضور داشت و نقش بسیار ارزنده ای در این قیام ایفا کرده است. این بانوی گرامی پس از شهادت برادر بزرگوارش امام حسین علیه السلام و یاران فداکار ایشان، وظایف خویش را به خوبی انجام داد و حماسه حسینی را برای همیشه ماندگار ساخت. نقش ارزنده ایشان علاوه بر محافظت از امام سجاد علیه السلام و اطفال و اسرای کربلا، تلاش در رساندن پیام امام حسین علیه السلام بوده است.
عصر عاشورا هنگامی که حضرت زینب سلام الله علیها مشاهده کرد، امام حسین علیه السلام روی زمین افتاده و دشمنان جنایت کار اطراف پیکر مطهر وی را با هدف کشتن ایشان گرفته اند، از خیمه بیرون آمد و خطاب به عمر سعد، به عنوان سرزنش فرمود: «یابن سَعد! اَیُقتَلُ اَبُوعبداللّه وَ انتَ تَنظُرُ اِلَیهِ؟». فرزند سعد! آیا ابوعبداللّه کشته می شود و تو تماشا می کنی؟! او هیچ جوابی نداد و روی از حضرت زینب سلام الله علیها برگرداند، در یک مرحله دیگر زینب تلاش کرد تا شاید از کشته شدن امام حسین علیه السلام جلوگیری نماید.
از این رو، خطاب به آن مزدوران نمود و گفت: «اَما فیکم مُسلِمٌ؟» آیا در بین شما یک نفر مسلمان نیست؟ باز هیچ کس پاسخی نداد. وقتی امام حسین علیه السلام از روی اسب بر روی زمین افتاد، زینب کبری سلام الله علیها فریاد برآورد: «وا اخاه، واسیّداه، وا اهل بیتاه، لیت السماء انطبقت علی الارض...». وای برادرم، وای سرورم، وای اهل بیتم، ای کاش آسمان بر زمین واژگون می شد.
امام سجاد علیه السلام در جریان حادثه کربلا به شدت بیمار بود. بنابراین نمی توانست در جنگ شرکت کند.
حضرت زینب پرستاری آن حضرت را برعهده داشت.
در مجلس ابن زیاد زمانی که وی دستور قتل حضرت سجاد علیه السلام را صادر کرد، حضرت زینب سلام الله علیها خود را به برادرزاده خویش چسباند و فرمود: ای پسر زیاد بس است... به خدا قسم از او جدا نمی شوم اگر خواستی او را بکشی مرا هم با او بکش.
شهادت امام حسین علیه السلام برای فرزند بزرگوار ایشان امام سجاد علیه السلام بسیار سخت و طاقت فرسا بود. روز یازدهم محرم امام سجاد علیه السلام کنار گودال قتلگاه سوار بر شتر بود و به بدن پاره پاره پدر نگاه می کرد. حضرت زینب سلام الله علیها دید الان است که روح از بدن مبارک آن حضرت خارج شود. نزد فرزند برادر آمد و صدا زد: «مالی اراک تجود بنفسک یا بقیه جدی و ابی و اخوتی».

پیشنهاد کاربران

بپرس