نقش باز


معنی انگلیسی:
artiste

لغت نامه دهخدا

نقش باز. [ ن َ ] ( نف مرکب ) مقابل ساده باز. ( آنندراج ). کسی که با وقوف و هوشیاری و دانائی قمار می کند. ( ناظم الاطباء ). دغل. ( یادداشت مؤلف ). حیله گر :
بالابلند عشوه گر نقش باز من
کوتاه کرد قصه زهد دراز من.
حافظ.
به حریفان نقش باز مگو
ساده باز از کسی دغا نخورد.
ظهوری ( از آنندراج ).

فرهنگ فارسی

مقابل ساده باز . کسی که با وقوف و هوشیاری و دانائی قمار می کند .

پیشنهاد کاربران

نقش بازی: [ اصطلاح کفتر بازی ] به پرورش دهندگانی که نقش را پرورش می دهند و به صورت دسته جمعی کبوتران را به پرواز در می آورند نقش باز گویند .
( ( راست بود که نقش بازان دیگر شیراز، لوطی گری و پیش کسوتیش را در کبوتر بازی و داش مشدیگری قبول داشتند. اما حریفان او حرص و حسدش را میخوردند؛ برای اینکه دویست تا قیچی و چهارصد تا َسر پَر داشت و این خیلی کبوتر بود. . ) ) ( صادق چوبک ، کفتر باز )
...
[مشاهده متن کامل]

نقش باز: به نظر می رسد در زبان داش مشدی ها و لات ها به معنی کسی که نقش لوطی گری را خوب بازی می کند . کسی که در لوطی گری مهارت دارد .
( ( دائی شکری از آن نقش بازان ماهری بود که در شهر شیراز تا نداشت. ) ) ( صادق چوبک ، کفتر باز )
اگر کسی معنی دقیق را می داند لطفا ارائه فرماید .

بپرس