نقش انگیختن. [ ن َ اَ ت َ ] ( مص مرکب ) رل بازی کردن. ( یادداشت مؤلف ). || صورت سازی کردن. تصویر کردن : هر نفس عشق دوصد نقش بدیع انگیزدتا نگردد به خود آن آینه سیما مشغول.صائب ( از آنندراج ).رجوع به نقش برانگیختن شود.