( نقش آمدن ) نقش آمدن. [ ن َ م َ دَ ] ( مص مرکب ) موافق مراد نشستن کعبتین. در قمار دست موافق نصیب افتادن. کاری به مراد دل برآمدن : مرا بر کعبتین دل سه شش نقش آمد از وصلش زهی نقشی که این بارم چنان آمد که من خواهم.
خاقانی.
فرهنگ فارسی
( نقش آمدن ) موافق مراد نشستن کعبتین . در قمار دست موافق نصیب افتادن . کاری بمراد دل بر آمدن .