نقش افکندن. [ ن َ اَ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) کنایه از آفریدن و تصویر کردن. ( از آنندراج ) : باد صبا بر آب گر نقش قد افلح افکندهم تو فلاح فتح را بر شط مفلحان بری.خاقانی ( از آنندراج ).