نقره اگین

لغت نامه دهخدا

( نقره آگین ) نقره آگین. [ ن ُ رَ / رِ ] ( ص مرکب ) اندوده به نقره : میدانی که دیوان ساخته بودند بفرمود که همه را خشت زرین و نقره آگین درانداختند. ( قصص ص 165 ). || آگنده از نقره. || نقره دار.

فرهنگ فارسی

( نقره آگین ) اندوده به نقره میدانی که دیوان ساخته بودند بفرمود که همه را خشت زرین و نقره آگین در انداختند . یا آگنده از نقره . یا نقره دار .

پیشنهاد کاربران

بپرس