نقده دوزی

/naqadeduzi/

لغت نامه دهخدا

نقده دوزی. [ ن َ دَ / دِ ] ( حامص مرکب ) عمل نقده دوز. رجوع به نقده دوز و نَقدَه و نَقدِه شود.

فرهنگ فارسی

عمل و شغل نقده دوز و آن از شعب قلابدوزی است . بدوا روی پارچه ها نقاشی میکردند و با طرحهای مخصوصی آراسته مینمودند و سپس نقده دوزی میکردند .

پیشنهاد کاربران

درود . به حدس بنده نقده شاید و البته شاید در قدیم و ابتدا به صورت نخ تُو یعنی نخ تاب بوده چون نقده دوزی با استفاده از نخهای پهن تابیده فلزی انجام می شده که بعدا عربی شده . یعنی خ به ق تغییر کرده و توُ شده تاب مثل اوُ یعنی آب . لطفا سروران آگاه درباره حدس بنده نظرشون رو بفرمایند.

بپرس