[ویکی فقه] کتاب نور العین فی مشهد الحسین، منسوب به ابراهیم بن محمد بن ابراهیم بن مهران شافعی اشعری، معروف به ابواسحاق اسفراینی (۴۱۷ یا ۴۱۸ ق) است.
این اثر بدون فصل بندی و عنوان بندی است. نویسنده برای گزارش های خود سند ارائه نکرده و تنها هر گزارش را با تعبیر «قال الراوی» آغاز کرده است. از این رو سبک نگارش آن شبیه داستان و عامه پسند است. برخی از محققان بر این باورند که کتاب یادشده، ساختگی و منسوب به اسفراینی است؛ چراکه اسلوب نگارش آن با نوشته های قرن چهارم، سازگاری ندارد. در تایید این سخن، اضافه می کنیم که در متن کتاب عبارتی درباره محل دفن سر امام حسین (علیه السّلام) وجود دارد که گمان متاخر بودن این اثر را به یقین تبدیل می کند و آن عبارت این است: «وروی عن طائفة الفاطمیة الذی (الذین) حکموا مصر، ان الراس وصلت الیهم ودفنوها فی مشهد (المشهد) المشهور» بر اساس گزارش مورخان تاریخ فاطمیان، انتقال سر از عسقلان به مصر و دفن آن در قاهره مصر و ساختن بنای باشکوه بر آن، پس از سال ۵۴۸ بوده است؛ یعنی ۱۳۰ سال پس از مرگ اسفراینی! گزارش شده است که طلائع بن رزیک، وزیر شیعی خلیفه فاطمی، فائز بالله، پس از انتقال سر به قاهره در سال ۵۴۹، بنای باشکوهی بر آن ساخت.
ارزش گزارش های کتاب
اما درباره اعتبار و ارزش گزارش های این کتاب، باید گفت: بسیاری از گزارش ها و مطالب آن ضعیف، جعلی و سخیف است و نزد محققان، هیچ اعتباری ندارد؛ چنان که شهید قاضی طباطبایی این کتاب را از کتب بسیار ضعیف و غیرقابل اعتماد و «مجعول و ضعیف و مجهول المؤلف» دانسته و بر این باور است که «مقتل اسفراینی پر از جعلیات و نقلیات قصه سرایان است». نکته آخر آنکه اگر در انتساب این کتاب به اسفراینی تردید نکنیم، باید دانست که او یک سنی اشعری مسلک، و به اعتقاد صاحب بن عباد، یک آتش سوزانده بوده است. از این رو نمی توان به مطالب این کتاب اعتماد کرد.
← برخی گزارش های نامعتبر
۱. ↑ طباطبایی، سید عبدالعزیز، اهل البیت فی المکتب العربیه، ص۶۵۵، ش ۸۳۹.۲. ↑ ابن عساکر، تبیین کذب المفتری، ص۲۴۰_ ۲۴۱، تحقیق احمد حجازی السقا.۳. ↑ ابن خلکان، وفیات الاعیان و انباء ابناء الزمان، ج۱، ص۲۸، تحقیق احسان عباس.
...
این اثر بدون فصل بندی و عنوان بندی است. نویسنده برای گزارش های خود سند ارائه نکرده و تنها هر گزارش را با تعبیر «قال الراوی» آغاز کرده است. از این رو سبک نگارش آن شبیه داستان و عامه پسند است. برخی از محققان بر این باورند که کتاب یادشده، ساختگی و منسوب به اسفراینی است؛ چراکه اسلوب نگارش آن با نوشته های قرن چهارم، سازگاری ندارد. در تایید این سخن، اضافه می کنیم که در متن کتاب عبارتی درباره محل دفن سر امام حسین (علیه السّلام) وجود دارد که گمان متاخر بودن این اثر را به یقین تبدیل می کند و آن عبارت این است: «وروی عن طائفة الفاطمیة الذی (الذین) حکموا مصر، ان الراس وصلت الیهم ودفنوها فی مشهد (المشهد) المشهور» بر اساس گزارش مورخان تاریخ فاطمیان، انتقال سر از عسقلان به مصر و دفن آن در قاهره مصر و ساختن بنای باشکوه بر آن، پس از سال ۵۴۸ بوده است؛ یعنی ۱۳۰ سال پس از مرگ اسفراینی! گزارش شده است که طلائع بن رزیک، وزیر شیعی خلیفه فاطمی، فائز بالله، پس از انتقال سر به قاهره در سال ۵۴۹، بنای باشکوهی بر آن ساخت.
ارزش گزارش های کتاب
اما درباره اعتبار و ارزش گزارش های این کتاب، باید گفت: بسیاری از گزارش ها و مطالب آن ضعیف، جعلی و سخیف است و نزد محققان، هیچ اعتباری ندارد؛ چنان که شهید قاضی طباطبایی این کتاب را از کتب بسیار ضعیف و غیرقابل اعتماد و «مجعول و ضعیف و مجهول المؤلف» دانسته و بر این باور است که «مقتل اسفراینی پر از جعلیات و نقلیات قصه سرایان است». نکته آخر آنکه اگر در انتساب این کتاب به اسفراینی تردید نکنیم، باید دانست که او یک سنی اشعری مسلک، و به اعتقاد صاحب بن عباد، یک آتش سوزانده بوده است. از این رو نمی توان به مطالب این کتاب اعتماد کرد.
← برخی گزارش های نامعتبر
۱. ↑ طباطبایی، سید عبدالعزیز، اهل البیت فی المکتب العربیه، ص۶۵۵، ش ۸۳۹.۲. ↑ ابن عساکر، تبیین کذب المفتری، ص۲۴۰_ ۲۴۱، تحقیق احمد حجازی السقا.۳. ↑ ابن خلکان، وفیات الاعیان و انباء ابناء الزمان، ج۱، ص۲۸، تحقیق احسان عباس.
...
wikifeqh: نقد_کتاب_نورالعین_فی_مشهد_الحسین