نقد مکتب انسان گرایی

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] نقد مکتب انسان گرایی (روان شناسی). این اعتقاد که رویکردهای فرویدی و یادگیری، صرفا تصویر ناقصی از توان بالقوه آدمی فراهم می آورند، به یک جنبش متضاد انجامید که به آن روان شناسی نیروی سوم، روان شناسی انسان گرا یا روان شناسی کمال گفته می شود.این مکتب اراده انسان را اصل قرار داده و رفتارهای انسانی را به مراتب بالاتر از موش های آزمایشگاهی یا آدم های ماشینی قلمداد می کند و مخالف کمی سازی رفتار انسان است.گرچه این مکتب بر جنبه انسانی انسان تأکید دارد ولی اشکالات متعددی بر این مکتب وارد شده است که به طور اختصار به آنها می پردازیم.
انسان گرایان، بر توانایی انسان برای خودشکوفایی و نقش اصلی هشیاری، خودآگاهی و تصمیم گیری تاکید می کنند. آن ها بر این باورند که خودآگاهی، تجربه و انتخاب اجازه می دهند تا هر چه در زندگی بیشتر پیش برویم خود را بیشتر بشناسیم.
راتوس، اسپنسر، روان شناسی عمومی، حسین ابراهیمی و همکاران، تهران، نشر ساوالان، ۱۳۸۶، چاپ اول.
برخی دیگر به ارزش ها و سلسله مراتب نیازهایی که انسان گراها مطرح کرده اند ایراد وارد ساخته اند و معتقدند؛ مکتبی از روان شناسی که بهزیستی و خودشکوفایی شخصی را در بالاترین سطح از سلسله مراتب ارزشی قرار می دهد، در واقع تاییدی بر خودخواهی را تدارک می بیند.
اتکینسون ریچارد سی، اتکینسون ریتال ال، زمینه روان شناسی هیلگارد، حسن رفیعی و همکاران، تهران، انتشارات ارجمند، ۱۳۸۳، چاپ سوم، ص۴۷۳.
انتقاد دیگری که بر آنان وارد شده این است که؛ آن ها به عواملی مانند تحولات فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی بسیار کم اهمیت می دهند. و همچنین در میزان قدرت، اراده و اختیار و در منطقی و عقلانی بودن فرد اغراق می کنند. تصویر خوش بینانه، ذهنی و ارزش گرایانه روان شناسان انسان گرا را نمی توان به وسیله روش های تجربی و متداول علوم بررسی کرد. این مساله، خود بزرگترین مشکل و ضعف این نوع نظریه ها است.
شاملو، سعید، مکاتب و نظریه ها در روان شناسی شخصیت، تهران، رشد، ۱۳۸۲، چاپ هفتم، ص۱۴۵.
...

پیشنهاد کاربران

بپرس