نقد شدن. [ ن َ ش ُ دَ ] ( مص مرکب ) حاضر و آماده شدن پول کالا یا زمین و خانه. یا سند و قبضی به پول نقد بدل شدن. موجود شدن. فراهم آمدن. حاضر شدن : اهل بدعت را قیامت نقد شد زین آشتی چون بدید اینجا چو آنجا جمع خورشید و قمر.
سنائی.
فرهنگ فارسی
حاضر و آماده شدن پول ٠ کالا یا زمین و خانه ٠ یا سند و قبضی به پول نقد بدل شدن ٠ موجود شدن ٠