نقاشی خط ( خوش نگاشت، نقش نوشت، نقش مشاعل خط، نوشت نگار ) شیوه ای است در نقاشی مدرن و خوشنویسی معاصر ایرانی که به تدریج در دهه ۱۳۳۰ - ۱۳۴۰ خورشیدی توسط برخی از خوشنویسان و نقاشان ایرانی شکل گرفت و تاکنون به حیات خود در عرصه هنر معاصر ادامه داده و در بسیاری از کشورهای منطقه نیز پیروانی یافته است. آنان به ترکیبی از خطاطی و نقاشی دست زدند از این رو به این شیوه گاهی خطاشی و خط نقاشی هم می گویند.
... [مشاهده متن کامل]
ریشه های خوشنویسی را می توان در شیوه های تفننی خوشنویسی ایرانی مانند خط توأمان، خط متعاکس، خط مسلسل، طغرا و مانند آن ها مشاهده کرد و جلوه های پر فروغی از نقاشی خط را در شیوه سنتی گلزار یا در آثار هنرمندانی از دوره قاجار مانند ملک محمد قزوینی یا اسماعیل جلایر موجود است اما شاید بتوان گفت مکتب سقاخانه در نقاشی معاصر ایران خاستگاه اصلی زیباشناسی و نوآوری معاصر، در خوشنویسی و پیدایش نقاشی خط بوده است. در دوران پس از انقلاب، خوشنویسی با اقبال زیادی از سوی جوانان مواجه شد آنان در عرصه های مختلف اعم از شیوه های سنتی یا تلاش برای ایجاد خلاقیت های نوین با هم به رقابت پرداختند. در این عرصه روند نقاشی خط هم شاهد تجربه های متفاوت و گسترده ای شد.
فرامرز پیلارام، رضا مافی، حسین زنده رودی، نصرالله افجه ای و محمد احصایی در پیدایش و پیشبرد این هنر در ایران مؤثر بوده اند؛با این حال مطابق با شواهد، صادق تبریزی را باید نخستین هنرمندی دانست که در سال ۱۳۳۸ شمسی نقاشیخط را ابداع و پایه گذاری کرد. البته رضا مافی نیز در هنر نقاشی خط پیشگام بود و در این زمینه به موفقیت بزرگی نائل آمد. او از نخستین کسانی بود که به هنر نقاشی خط روی آورد. مافی تحت تأثیر مکتب سقاخانه اولین خطاطی بود که با رعایت اصول سنتی خط، آن را در نقاشی مدرن ایران مورد استفاده قرار داد. مافی که خوشنویسی توانا بود و در کار نقاشی خط و ارائه و توسعه آن بیش از دیگران پایمردی کرد و آثار او در نبودش تاکنون در عرصه داخلی و بین المللی درخشیده است.
خاستگاه و شکل گیری نقاشی خط امروزی را از دو جنبه می توان بررسی کرد روند تحولات در نقاشی معاصر ایران و همچنین روند تحولات در هنر خوشنویسی.
در هر دو بخش در روند خلاقیت های نوآورانه، هنرمندان به چنان ابداعاتی در خط دست یافتند که می توان آن را مجموعه ای از سنت شکنی ها، نام نهاد، شاید بتوان گفت مهم ترین سنت شکنی در رابطه، فرم و محتوا صورت گرفت. در دنیای سنتی، خط وظیفه داشت که مفهوم را به آسان ترین، سهل ترین، سریعترین و خواناترین وجهی بیان نماید تا در نگاه اول فرم و محتوی و شکل و مفهوم یک جا به بیننده و خواننده القاء شود. اما اینک وظیفه مهم خط زیبایی و تبلیغ است. لهذا، هنرمندان در حالی که بدیع بودن و شگفتی را همراه زیبایی از اهداف مهم بصری تعیین نمودند با سه اقدام مهم عرصه نوآوری یعنی، تغییر شکل ( دفرماسیون ) در حروف اغراق در حروف ( اگزجریشن ) و ساده سازی ( استیلزیشن ) آن چنان تحولاتی در حروف ایجاد نمودند تا بتوانند زیبایی و قدرت ارائه و روح تبلیغ گرای آن را بالا ببرند. از این روی، خط در نگاه اول نه می توانست و نه می خواست که در روند این تغییرات مفاهیم را همراه با شکل، یکجا القا نماید. در نقاشی، از این هم، پا فراتر نهاده شد و به تمامی رابطه مفهوم و شکل از هم گسیخته گردید و خط در کنار رنگ و سایر اشکال به جزئی از ترکیب بندی تبدیل گردید و تغییر شکل و تکرار حروف فقط به قصد زیبایی از اهداف مهم هنر خط تلقی گردید.
... [مشاهده متن کامل]
ریشه های خوشنویسی را می توان در شیوه های تفننی خوشنویسی ایرانی مانند خط توأمان، خط متعاکس، خط مسلسل، طغرا و مانند آن ها مشاهده کرد و جلوه های پر فروغی از نقاشی خط را در شیوه سنتی گلزار یا در آثار هنرمندانی از دوره قاجار مانند ملک محمد قزوینی یا اسماعیل جلایر موجود است اما شاید بتوان گفت مکتب سقاخانه در نقاشی معاصر ایران خاستگاه اصلی زیباشناسی و نوآوری معاصر، در خوشنویسی و پیدایش نقاشی خط بوده است. در دوران پس از انقلاب، خوشنویسی با اقبال زیادی از سوی جوانان مواجه شد آنان در عرصه های مختلف اعم از شیوه های سنتی یا تلاش برای ایجاد خلاقیت های نوین با هم به رقابت پرداختند. در این عرصه روند نقاشی خط هم شاهد تجربه های متفاوت و گسترده ای شد.
فرامرز پیلارام، رضا مافی، حسین زنده رودی، نصرالله افجه ای و محمد احصایی در پیدایش و پیشبرد این هنر در ایران مؤثر بوده اند؛با این حال مطابق با شواهد، صادق تبریزی را باید نخستین هنرمندی دانست که در سال ۱۳۳۸ شمسی نقاشیخط را ابداع و پایه گذاری کرد. البته رضا مافی نیز در هنر نقاشی خط پیشگام بود و در این زمینه به موفقیت بزرگی نائل آمد. او از نخستین کسانی بود که به هنر نقاشی خط روی آورد. مافی تحت تأثیر مکتب سقاخانه اولین خطاطی بود که با رعایت اصول سنتی خط، آن را در نقاشی مدرن ایران مورد استفاده قرار داد. مافی که خوشنویسی توانا بود و در کار نقاشی خط و ارائه و توسعه آن بیش از دیگران پایمردی کرد و آثار او در نبودش تاکنون در عرصه داخلی و بین المللی درخشیده است.
خاستگاه و شکل گیری نقاشی خط امروزی را از دو جنبه می توان بررسی کرد روند تحولات در نقاشی معاصر ایران و همچنین روند تحولات در هنر خوشنویسی.
در هر دو بخش در روند خلاقیت های نوآورانه، هنرمندان به چنان ابداعاتی در خط دست یافتند که می توان آن را مجموعه ای از سنت شکنی ها، نام نهاد، شاید بتوان گفت مهم ترین سنت شکنی در رابطه، فرم و محتوا صورت گرفت. در دنیای سنتی، خط وظیفه داشت که مفهوم را به آسان ترین، سهل ترین، سریعترین و خواناترین وجهی بیان نماید تا در نگاه اول فرم و محتوی و شکل و مفهوم یک جا به بیننده و خواننده القاء شود. اما اینک وظیفه مهم خط زیبایی و تبلیغ است. لهذا، هنرمندان در حالی که بدیع بودن و شگفتی را همراه زیبایی از اهداف مهم بصری تعیین نمودند با سه اقدام مهم عرصه نوآوری یعنی، تغییر شکل ( دفرماسیون ) در حروف اغراق در حروف ( اگزجریشن ) و ساده سازی ( استیلزیشن ) آن چنان تحولاتی در حروف ایجاد نمودند تا بتوانند زیبایی و قدرت ارائه و روح تبلیغ گرای آن را بالا ببرند. از این روی، خط در نگاه اول نه می توانست و نه می خواست که در روند این تغییرات مفاهیم را همراه با شکل، یکجا القا نماید. در نقاشی، از این هم، پا فراتر نهاده شد و به تمامی رابطه مفهوم و شکل از هم گسیخته گردید و خط در کنار رنگ و سایر اشکال به جزئی از ترکیب بندی تبدیل گردید و تغییر شکل و تکرار حروف فقط به قصد زیبایی از اهداف مهم هنر خط تلقی گردید.