نقاری

لغت نامه دهخدا

نقاری. [ ن َق ْ قا ] ( حامص ) کنده گری. کنداگری. ( یادداشت مؤلف ). عمل نقار. || ( اِ ) آلتی فلزین برای گچ بری و عامه آن را نقالی گویند و آن بر دو گونه است نقاری ریز و نقاری درشت. ( یادداشت مؤلف ).

فرهنگ فارسی

کنده گری . کنداگری . عمل نقار . یا آلتی فلزین برای گچ بری و عامه آنرا نقالی گویند و آن بر دو گونه است نقاری ریز و نقاری درشت .

پیشنهاد کاربران

رنجش
کینه
دلخوری
نگرانی
. . . در این باب نقاری به خاطر خود راه ندهد. .
سفرنامه میرزاابوالحسن خان ایلچی به روسیه

بپرس