نق نقو
/neqnequ/
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
مترادف ها
عیب جو، یابو، نق نقو، اسب پیر و وامانده، اسب کوچک سواری
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
زرنق ( ز ر نق ) . ایرانق ( ای را نق ) . کلوانق ( کل وا نق ) . خروانق ( خر وا نق ) . ارونق ( ار و نق ) . مینق ( میه نق ) . متنق ( مته نق ) . . . . قاف در فارسی نیست. و اسم این روستاها تورکی است. بخش آخر کلمه نق به چه مفهومی است؟ . . شما هم اگر اسم روستایی را می دانید که آخرش نق است . برایم بنویسید.