نق نق

/neqneq/

لغت نامه دهخدا

نق نق. [ ن ِ ن ِ ] ( اِ صوت ) حکایت صوت طفلی بهانه جو. نام آواز طفل که چیزی را طلبد آهسته و پیوسته ، با آوازی چون گریان. ( یادداشت مؤلف ). نغ نغ.، نقنق. [ ن ِ ن ِ ] ( ع اِ ) شترمرغ گریزان یا سبک. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از ناظم الاطباء ). ظلیم. شترمرغ. ( از اقرب الموارد ). شترمرغ یا شترمرغ نافر و گریزان یا شترمرغ سبک وزن. ( از متن اللغة ). تأنیث آن نقنقة است. ( از منتهی الارب ). ج ، نَقانِق.

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - بهانه جویی . ۲ - غرغر .

گویش مازنی

/negh negh/ غرولند

پیشنهاد کاربران

در گویش شهرستان بهاباد به جای نق نق از اصطلاح رِق رِق استفاده می شود.

بپرس