نفنف

لغت نامه دهخدا

نفنف. [ ن َ ن َ ] ( ع اِ ) هوا. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( متن اللغة ). هوا و گفته اند هوای میان دو چیز. ( از اقرب الموارد ). هوای میان دو کوه. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). فضای آزاد میان دو کوه. ( ناظم الاطباء ). مهواة بین دو کوه. ( اقرب الموارد از اصمعی ) ( متن اللغة ). میان دو کوه. ( مهذب الاسماء ). گشادگی میان دو کوه. ( یادداشت مؤلف ). || کرانه کوه شبیه دیوار مبنی هموار. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). کرانه کوه که گویا دیواری است برابر و هموار. ( ناظم الاطباء ) ( اقرب الموارد ) ( از متن اللغة ). || روی کوه بلند رفته از آن و فرودآمده. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). آنچه از روی کوه که بالا رفته و فرود آمده باشد . ( ناظم الاطباء ). || از سر دیوار تا پائین و بن آن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ) ( از متن اللغة ). || از لب چاه تا تک آن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || میان آسمان و زمین. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( مهذب الاسماء ) ( از اقرب الموارد ). فضای میان آسمان و زمین. ( ناظم الاطباء ). مابین سماء و ارض. ( متن اللغة ). || دشت. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). بیابان. ( ناظم الاطباء ). مفازة. ( اقرب الموارد ) ( متن اللغة ). ج ، نفانف.

پیشنهاد کاربران

بپرس