نفضه

لغت نامه دهخدا

( نفضة ) نفضة. [ ن َ ف َ ض َ ] ( ع اِ ) گروهی که به تجسس دشمن و خوف فرستند هر جانبی. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). جماعتی که ایشان را به تجسس به اطراف فرستند تا ببینند در آنجا دشمنی یا خوفی هست یا نه. ( از تاج العروس ) ( از متن اللغة ) ( از اقرب الموارد ). گروهی که راه از جاسوس و جز او پاک دارند. ( از مهذب الاسماء ). نفیضة. ( مهذب الاسماء ) ( متن اللغة ). ج ، نفائض.

نفضة. [ ن ُ ض َ ] ( ع اِ ) لرزه تب. ( منتهی الارب ) ( از آنندراج ) ( از مهذب الاسماء ) ( از متن اللغة ) ( از اقرب الموارد ). نُفَضَه. ( منتهی الارب ) ( متن اللغة ) ( اقرب الموارد ). نفضاء. ( متن اللغة ). || باران که بجائی رسد و بجائی نرسد. ( منتهی الارب ) ( از متن اللغة ) ( از اقرب الموارد ).

نفضة. [ ن ُ ف َ ض َ ] ( ع اِ ) نُفضَة. لرزه تب. ( از منتهی الارب ). رجوع به نُفضَة شود.

فرهنگ فارسی

لرز. تب .

پیشنهاد کاربران

بپرس