نفضه
لغت نامه دهخدا
نفضة. [ ن ُ ض َ ] ( ع اِ ) لرزه تب. ( منتهی الارب ) ( از آنندراج ) ( از مهذب الاسماء ) ( از متن اللغة ) ( از اقرب الموارد ). نُفَضَه. ( منتهی الارب ) ( متن اللغة ) ( اقرب الموارد ). نفضاء. ( متن اللغة ). || باران که بجائی رسد و بجائی نرسد. ( منتهی الارب ) ( از متن اللغة ) ( از اقرب الموارد ).
نفضة. [ ن ُ ف َ ض َ ] ( ع اِ ) نُفضَة. لرزه تب. ( از منتهی الارب ). رجوع به نُفضَة شود.
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید