لغت نامه دهخدا
نفس کش. [ ن َ ف َ ک ُ ] ( ن مف مرکب ) چراغ و مانند آن که به زور نفس کشته شود. ( آنندراج ). چراغی که با پف کردن و دمیدن خاموش و کشته شده است. منطفی. خاموش.
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
واژه نامه بختیاریکا
باد کمن
پیشنهاد کاربران
دو دیدگاه کلی وجود دارد
1 - نَفَس از نَپَس آمده و خود نبض هم از نَپَس
2 - نَفَس از نَپَس آمده و نَپَس از نَپ پَس
نَپ در زبان پهلوی یعنی بلند شدن / برامدن در زبان مازندرانی که ریشه در زبان پهلوی دارد به خانه های بلند و کاخ نشین نِپار میگویند / همچنین نهیب یا نِهِپ در زبان فارسی و مازندرانی یعنی اقدام فوری و عجولانه که اشاره به برامدگی و افروختگی در انجام کار دارد. => نپس ( نَفَس / نبض و نِهِب / نهیب / نپار هر کدام در جای خود اشاره به برامدگی و تپیدن دارد خود تپیدن هم اشاره به ضربان / تندی و . . . دارد
... [مشاهده متن کامل]
گزینه 2 آیدپذیرتر ( قابل قبولتر ) است
چرا گاهی نَفس را جان میخوانند ؟؟؟ چون نَفس اشاره به ضربان و تپش دارد و تپیدن یکی از نشانه های زندگیست . یعنی یکی دیرگ از مشتقات نَفَس نَفس و همان جان و زندگی شده
1 - نَفَس از نَپَس آمده و خود نبض هم از نَپَس
2 - نَفَس از نَپَس آمده و نَپَس از نَپ پَس
نَپ در زبان پهلوی یعنی بلند شدن / برامدن در زبان مازندرانی که ریشه در زبان پهلوی دارد به خانه های بلند و کاخ نشین نِپار میگویند / همچنین نهیب یا نِهِپ در زبان فارسی و مازندرانی یعنی اقدام فوری و عجولانه که اشاره به برامدگی و افروختگی در انجام کار دارد. => نپس ( نَفَس / نبض و نِهِب / نهیب / نپار هر کدام در جای خود اشاره به برامدگی و تپیدن دارد خود تپیدن هم اشاره به ضربان / تندی و . . . دارد
... [مشاهده متن کامل]
گزینه 2 آیدپذیرتر ( قابل قبولتر ) است
چرا گاهی نَفس را جان میخوانند ؟؟؟ چون نَفس اشاره به ضربان و تپش دارد و تپیدن یکی از نشانه های زندگیست . یعنی یکی دیرگ از مشتقات نَفَس نَفس و همان جان و زندگی شده
اماره
[عامیانه] جسور، دلیر، نترس
نفس کش کسی که زیاد حرف میزند یا مثال همه چیز دان و یک فحش هم به حساب می آید
نفس کش: [ اصطلاح عمران] نام دیگر دستگاه تهویه است.
نفس کش : تهویه ( اصطلاحات ساختمان سازی و بنایی )