نفس پرستی. [ ن َ پ َ رَ ] ( حامص مرکب ) هوسبارگی. عمل نفس پرست. رجوع به نفس پرست شود : هر کسی را نتوان گفت که صاحبنظر است عشقبازی دگر و نفس پرستی دگر است.
سعدی.
فرهنگ فارسی
هوسبازی . عمل نفس پرست .
مترادف ها
animalism(اسم)
عالم حیوانی، نفس پرستی
پیشنهاد کاربران
نفس پرستی: به هوا و هوس و خواهش نفس پرداختن، تمایلات جسمی و مادی را دنبال کردن ( ( هرکسی را نتوان گفت که صاحب نظر است عشق بازی دگر و نفس پرستی دیگر است ) ) ( گزیده غزلیات سعدی، حسن انوری، انتشارات علمی، چ اول، ۱۳۶۹، ص۱۳۲. )