نفس خای. [ ن َ ف َ ] ( نف مرکب ) آن که بازمی دارد و قطع می کند تنفس و تکلم را. ( ناظم الاطباء ). نفس گسل. ( از آنندراج ) : ز دردهای نفس خای کامران بخروشم ز غصه های جگرکاو کامیاب بگریم.
ظهوری ( از آنندراج ).
فرهنگ فارسی
آن که باز می دارد و قطع می کند تنفس و تکلم را . نفس گسل .