نفرین گل طلایی ( به انگلیسی: Curse of the Golden Flower ) فیلمی چینی، محصول سال ۲۰۰۶، به کارگردانی ژانگ ییمو است. این فیلم در زمان ساخت با بودجه ۴۵ میلیون دلار پر هزینه ترین فیلم تاریخ چین تا آن زمان بود.
نفرین گل طلایی، داستانی باستانی از فساد در خانوادهٔ سلطنتی را بیان می کند. در قرن دهم میلادی، همگان در ظاهر منتظر فرارسیدن روز جشن گل طلایی هستند. در این روز تمام محوطهٔ کاخ امپراطوری، با داوودی های زرد رنگ پوشیده می شود و همگان به جشن و پایکوبی می پردازند. اما جشن امسال آبستن حوادثی پشت پرده است. اشکال کار هم در ساختار در هم گسیختهٔ خانوادهٔ سلطنتی است.
امپراتور ( چو یون فات ) سالها قبل ازدواجی داشته که حاصلش یک فرزند پسر، پرنس وان ( لیو یه ) است که اکنون شانس اول تاجداری پس از پدر است، اما مادر او فوت می کند و امپراتور جاه طلب پس از مدتی با یگانه دختر امپراتور سابق و امپراتریس کنونی ( گونگ لی ) ازدواج می کند. امپراتریس زنی فوق العاده باهوش، دانا و مکار است و همواره مانند خاری در چشم امپراتور. آنها دو فرزند پسر دارند پرنس جی ( جی چو ) و پرنس یو ( جونجی کین ) . حالا پس از گذشت سالها که باید جانشین دیگر در فکر تشکیل دولت باشد، امپراتریس قصد دارد فرزند محبوبش پرنس جی را بر تخت بنشاند، هرچند که عشق پنهانی با پرنس وان هم در سر دارد که پرنس از ترس خشم پدر از آن گریزان شده است. او معشوقه ای دارد که ندیمهٔ مخصوص امپراتریس است و دختر پزشک مخصوص قصر. امپراتور که به همسرش مشکوک شده که نقشه هایی در سر می پروراند، اما از سویی چون همسرش شاهزاده خانم چین است نمی تواند مستقیماً خونش را بریزد بنابراین نقشه ای طرح می کند: با همکاری پزشک و دختر او، در دارویی که هر دو ساعت ملکه آن را مصرف می کند مقداری قارچ بسیار سمی پارسی می ریزد، این مقدار تا دو ماه دیگر امپراتریس را کاملاً دیوانه می کند و او خود بخود از روند کارها حذف می گردد. امپراتریس اما، از توطئهٔ همسرش خبر دارد با این حال آن دارو را مصرف می کند و چشم به راه پسرش، پرنس جی دارد که در مناطق مرزی خدمت می کند و برای جشن به قصر باز خواهد گشت و در روزهای انتظار مدام با نخ طلا بر پارچه های ابریشم گل طلایی گلدوزی می کند. همگان از این کار او در تعجبند و نمی دانند او نیز هدفی در سر دارد. پرنس جوان به هنگام بازگشت بلافاصله نزد مادرش می رود و چون راز مرگ تدریجی مادرش را از زبان او می شنود تصمیم به انتقام از پدر می گیرد و با مادر پیمان می بندد در روز جشن، با سربازانش تاج و تخت را از چنگ پدرش درآورد در حالیکه دستمال های گلدوزی مادر را برگردن خود و سپاهش دارند. در این میان، امپراتریس ماجرای عاشقانهٔ ندیمه و شاهزاده وان را در می یابد و پزشک نیز بلافاصله استعفا می دهد و با دخترش به نزد همسرش بازمی گردد اما وان تا آنجا هم به دنبال دخترک می رود، اینبار همسر پزشک در می یابد و شاهزاده را برآشفته از خانه بیرون می کند و به اصرارهای همسرش تنها پاسخ می دهد که این عشق باید بین این دو کاملاً فراموش شود. در همین حین طی حمله ای وحشیانه به منزل پزشک، پزشک کشته می شود و همسر پزشک خشمگین از آنکه می داند انگیزهٔ این عمل چیست و شوهرش چرا قربانی است با دخترش برای برداشتن پردهٔ آخر می رود و این در حالیست که روز جشن فرا رسیده و تمام تراژدیها ناگهان رخ می دهد…
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفنفرین گل طلایی، داستانی باستانی از فساد در خانوادهٔ سلطنتی را بیان می کند. در قرن دهم میلادی، همگان در ظاهر منتظر فرارسیدن روز جشن گل طلایی هستند. در این روز تمام محوطهٔ کاخ امپراطوری، با داوودی های زرد رنگ پوشیده می شود و همگان به جشن و پایکوبی می پردازند. اما جشن امسال آبستن حوادثی پشت پرده است. اشکال کار هم در ساختار در هم گسیختهٔ خانوادهٔ سلطنتی است.
امپراتور ( چو یون فات ) سالها قبل ازدواجی داشته که حاصلش یک فرزند پسر، پرنس وان ( لیو یه ) است که اکنون شانس اول تاجداری پس از پدر است، اما مادر او فوت می کند و امپراتور جاه طلب پس از مدتی با یگانه دختر امپراتور سابق و امپراتریس کنونی ( گونگ لی ) ازدواج می کند. امپراتریس زنی فوق العاده باهوش، دانا و مکار است و همواره مانند خاری در چشم امپراتور. آنها دو فرزند پسر دارند پرنس جی ( جی چو ) و پرنس یو ( جونجی کین ) . حالا پس از گذشت سالها که باید جانشین دیگر در فکر تشکیل دولت باشد، امپراتریس قصد دارد فرزند محبوبش پرنس جی را بر تخت بنشاند، هرچند که عشق پنهانی با پرنس وان هم در سر دارد که پرنس از ترس خشم پدر از آن گریزان شده است. او معشوقه ای دارد که ندیمهٔ مخصوص امپراتریس است و دختر پزشک مخصوص قصر. امپراتور که به همسرش مشکوک شده که نقشه هایی در سر می پروراند، اما از سویی چون همسرش شاهزاده خانم چین است نمی تواند مستقیماً خونش را بریزد بنابراین نقشه ای طرح می کند: با همکاری پزشک و دختر او، در دارویی که هر دو ساعت ملکه آن را مصرف می کند مقداری قارچ بسیار سمی پارسی می ریزد، این مقدار تا دو ماه دیگر امپراتریس را کاملاً دیوانه می کند و او خود بخود از روند کارها حذف می گردد. امپراتریس اما، از توطئهٔ همسرش خبر دارد با این حال آن دارو را مصرف می کند و چشم به راه پسرش، پرنس جی دارد که در مناطق مرزی خدمت می کند و برای جشن به قصر باز خواهد گشت و در روزهای انتظار مدام با نخ طلا بر پارچه های ابریشم گل طلایی گلدوزی می کند. همگان از این کار او در تعجبند و نمی دانند او نیز هدفی در سر دارد. پرنس جوان به هنگام بازگشت بلافاصله نزد مادرش می رود و چون راز مرگ تدریجی مادرش را از زبان او می شنود تصمیم به انتقام از پدر می گیرد و با مادر پیمان می بندد در روز جشن، با سربازانش تاج و تخت را از چنگ پدرش درآورد در حالیکه دستمال های گلدوزی مادر را برگردن خود و سپاهش دارند. در این میان، امپراتریس ماجرای عاشقانهٔ ندیمه و شاهزاده وان را در می یابد و پزشک نیز بلافاصله استعفا می دهد و با دخترش به نزد همسرش بازمی گردد اما وان تا آنجا هم به دنبال دخترک می رود، اینبار همسر پزشک در می یابد و شاهزاده را برآشفته از خانه بیرون می کند و به اصرارهای همسرش تنها پاسخ می دهد که این عشق باید بین این دو کاملاً فراموش شود. در همین حین طی حمله ای وحشیانه به منزل پزشک، پزشک کشته می شود و همسر پزشک خشمگین از آنکه می داند انگیزهٔ این عمل چیست و شوهرش چرا قربانی است با دخترش برای برداشتن پردهٔ آخر می رود و این در حالیست که روز جشن فرا رسیده و تمام تراژدیها ناگهان رخ می دهد…
wiki: نفرین گل طلایی